دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120161221Acute and chronic effect of high-intensity interval training in nutral and hot environment on serum BDNF levels in healthy menاثر حاد و مزمن تمرین تناوبی با شدت باال در محیط طبیعی و گرم بر سطوح سرمی BDNF در مردان سالم11298901FAالناز طاهرای راددانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانحمید رجبیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران0000-0002-3276-1598Journal Article20150617Purpose: The purpose of this study was to determine the effect of high intensity interval training in<br />temperate and warm environment on serum BDNF in healthy men.<br />Methods: In this research, 24 healthy male students according to vVo2max estimation divided to 3 groups,<br />training in the warm environment (n=8), training in the temperate environment (n=8) and control (n=8)<br />categorized as matched. Subjects of experimental group were trained 12 sessions for two weeks. Each session<br />included 5 set of 150 seconds running on treadmill with %85-90 of vVo2max with 150 seconds active recovery<br />between each set with 50 percent of vVo2max. Serum BDNF was assessed using ELISA kits and the data were<br />analyzed by one-way ANOVA.<br />Results: The results show that one session high intensity interval activity in warm (p=0.018) and temperate<br />(p=0.045) environment induce significant increment in serum BDNF, However between training group,<br />significant difference was not observed (p=0.262). Furthermore two weeks of high intensity interval training<br />in warm (p=0.001) and temperate (p=0.012) environment resulted in significant increment in serum BDNF,<br />also two weeks of training on the level of BDNF not produce significant difference between training and<br />control groups (p=0.267).<br />Conclusions: It seems that high intensity interval training regardless of whether in temperate or warm<br />environment increases the level of BDNF.هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر تمرین تناوبی با شدت باال در محیط طبیعی و گرم بر تغییرات سطوح سرمی BDNF<br />مردان سالم بود.<br />روشها: در این پژوهش 24 دانشجوی مرد سالم با توجه به برآورد vVO2max به سه گروه تمرین در محیط گرم )8 نفر(، تمرین<br />در محیط طبیعی )8 نفر( و کنترل )8 نفر( به صورت همگن تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه محیط گرم و طبیعی 12 جلسه طی<br />دو هفته متوالی تمرین کردند. هر جلسه تمرین شامل 5 وهله 150 ثانیه دویدن با شدت 90-85 درصد vVO2max روی نوارگردان<br />بود که بین هر وهله 150 ثانیه دویدن با شدت 50 درصد vVO2max به عنوان استراحت فعال قرار داشت. مقادیر BDNF به روش<br />االیزا سنجیده شد و دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه تحلیل شدند.<br />نتایج: پس از یک جلسه فعالیت مقدار BDNF در دو گروه تمرینی گرم )018/0=P )و طبیعی )045/0=P )در مقایسه با پیشآزمون<br />افزایش معناداری داشت. البته این تغییرات در گروه محیط گرم در مقایسه با محیط طبیعی تفاوت معناداری نداشت )262/0=P.)<br />عالوه بر این در دو گروه تمرینی گرم )001/0=P )و طبیعی )012/0=P )بعد از گذشت دو هفته از فعالیت در مقدار BDNF افزایش<br />معناداری مشاهده شد. همچنین دو هفته تمرین بر سطوح BDNF بین گروههای تمرینی تفاوت معنادار به وجود نیاورد )267/0=P .)<br />نتیجهگیری: به نظر میرسد که فعالیت تناوبی صرف نظر از اینکه در محیط طبیعی یا گرم انجام شود باعث افزایش مقدار BDNF<br />میشود. دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121The effect of endurance training and iron supplementation on some cellular respiration factors in ratsتأثیر تمرینات استقامتی و مکمل آهن بر برخی از نشانگرهای تنفس سلولی در موشهای صحرایی نر132898909FAمحمد علی سماواتی شریفدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایرانعلی اصغر رواسیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، ایرانمحمدرضا کردیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، ایران0000-0002-7999-4292باقر میناییدانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایرانحجت اله سیاوشیپژوهشکده طب ورزشی، پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی، تهرانJournal Article20150802Purpose: Iron plays an important role in oxygen transfer, mitochondrial respiratory chain enzymes, and<br />oxidative phosphorylation; therefore, the reduction of iron can have a negative effect on the oxidative<br />performance of athletes. The aim of study was investigate the effect of endurance exercise programs and<br />iron supplementation on some cellular respiration factors in rats.<br />Methods: Forty male wistar-rats were divided into four groups. experimental Group I, do endurance exercise<br />programs on treadmill in during 12 weeks (intensity 32 m.min-1, 60 minutes in every session, and 5 sessions<br />in a week) (T). Experimental group II do same exercise program, but intake daily 800 micrograms iron<br />supplementary (Ferrous-Sulphate) (Ti). The control group C was without exercise (sedentary) (S), and<br />experimental group III, did not do any exercise, but received an 800 microgram daily iron supplement (Si).<br />After 12 weeks, their blood and muscle tissue samples were analyses. Data were analyzed using one wayANOVA and Kruskal-Wallis Test (P<0.05).<br />Results: Blood ferritin concentration only in the experimental group I and absolute weight of soleus muscle<br />and cytochrome C oxidase only in the experimental group II than other groups was statistically significant<br />(p<0.05). Also, muscle hypertrophy, capillary density, and mitochondrial density in the experimental groups I<br />and II compared with the control group and experimental group III were significantly different (p<0.05); But,<br />this differences between both experimental groups I and II were not significant. Despite, body mass, relative<br />weight of soleus muscle, and maximum oxygen consumption in the Experimental groups compared with the<br />control group were significantly different and these differences between the experimental groups also were<br />significant (p<0.05).<br />Conclusions: It seems that iron supplementations combined with exercises maybe improve some markers of<br />cellular respiration, hypertrophy, and aerobic capacity; Despite, these improvements probably do not occur<br />in detraining. هدف: آهن، نقش مهمی در انتقال اکسیژن، آنزیمهای زنجیره تنفسی میتوکندریایی، و فسفوریالسیون اکسایشی دارد؛ بنابراین<br />کاهش آهن میتواند تأثیر منفی بر عملکرد اکسایشی ورزشکاران بگذارد. هدف این پژوهش، بررسی اثرات برنامههای ورزشی<br />استقامتی و مکمل آهن بر برخی از نشانگرهای تنفس سلولی در موشهای صحرایی نر است.<br />روشها: چهل سر موش صحرایی نر ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. گروه تجربی I برنامه ورزشی استقامتی را به مدت 12 هفته<br />روی نوارگردان انجام میدادند )با شدت 32 متر در دقیقه، 60 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته( )T .)گروه تجربی II با همان<br />برنامه، روزانه 800 میکروگرم مکمل آهن )سولفات فرو( دریافت میکردند )Ti .)گروه کنترل C بدون تمرین بودند )S )و گروه تجربی<br />III بدون تمرین اما روزانه 800 میکروگرم مکمل آهن دریافت میکردند )Si .)پس از 12 هفته نمونههای خونی و بافت عضالنی<br />بررسی شدند. دادهها توسط تحلیل واریانس یکسویه و کروسکال-والیس تحلیل شدند )05/0>P .)<br />نتایج: غلظت فریتین خون تنها در گروه تجربی I و وزن مطلق عضله نعلی و غلظت سیتوکروم اکسیداز تنها در گروه تجربی II<br />نسبت به دیگر گروهها معنادار بود )05/0>p .)همچنین، هایپرتروفی عضالنی، چگالی شبکه مویرگی، و چگالی میتوکندریایی<br />گروههای تجربی I و II با گروه کنترل و گروه تجربی III تفاوت معناداری داشتند )05/0>p)؛ اما این اختالفها در بین هر دو گروههای<br />تجربی I و II معنادار نبودند. با وجود این، تودهی بدنی، وزن نسبی عضله نعلی و اکسیژن مصرفی بیشینه موشهای گروه تجربی<br />تفاوت معناداری هم با گروه کنترل و هم در بین گروههای تجربی با یکدیگر داشتند )05/0>p .)<br />نتیجهگیری: به نظر میرسد که مصرف مکمل آهن همراه با ورزش ممکن است موجب بهبود برخی از شاخصهای تنفس سلولی،<br />هایپرتروفی، و ظرفیت هوازی شود؛ درصورتی که، این بهبودها در شرایط بیتمرینی احتماالً بهوجود نمیآیند.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121The effect of eight weeks of respiratory muscle training with two different protocols on performance and ventilatory factors in soccer playersتاثیر هشت هفته تمرین عضالت تنفسی با دو پروتکل متفاوت بر فاکتورهای عملکردی و ریوی بازیکنان فوتبال294498914FAعبدالرحمن نجفیدانشکده علوم ورزشی و تندرستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانخسرو ابراهیمگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسالمی زنجان واحد ابهر، زنجان، ایران0000-0003-3250-9058سجاد احمدی زادگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسالمی زنجان واحد ابهر، زنجان، ایران0000-0001-5859-3556غلام رضا جهانی قیه قشلاقگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسالمی زنجان واحد ابهر، زنجان، ایرانJournal Article20170115Purpose: The aim of this study was to investigate the effect of eight weeks of respiratory muscle training<br />(RMT) with two different protocols on performance and ventilatory factors in soccer players.<br />Methods: Thirty young trained soccer players between 16-19 years of age were randomly divided into 3<br />groups: experimental A (n=10), experimental B (n=10) and control (n=10). All groups carried out their regular<br />soccer training with a 8-week RMT period of 1×30 breaths twice daily, five days weekly at 55% (experimental<br />A) or 15% (control) maximal inspiratory pressure (MIP) or 1×50 breaths twice daily, five days weekly at 40%<br />MIP (experimental B). MIP; standard spirometry; Yo-Yo intermittent recovery test level 1 (YYIRT level 1);<br />Repeated High-Intensity Endurance Test (RHIET) and Running-based Anaerobic Test (RAST) were measured<br />before and after the period. One-way ANOVA was used to analyze the data.<br />Results: MIP, VO2max, running distance, and repeated sprint ability (RSA) increased significantly and rating<br />of perceived exertion (RPE), rating of perceived breathlessness (RPB) and blood lactate concentration<br />decreased significantly in EXP1 and EXP2 groups compared to Control group (p<0.05) but there was no<br />significant difference in ventilatory volumes (VC, FVC, FEV1.0, MVV, and PEF) among groups (p>0.05).<br />Conclusions: The results showed that RMT is a good complement to enhance performance in soccer players<br />and should be included in their physical fitness training. هدف: هدف این تحقیق بررسی تاثیر هشت هفته تمرین عضالت تنفسی با دو پروتکل متفاوت بر فاکتورهای ریوی و عملکردی بازیکنان فوتبال است. روشها: سی فوتبالیست آماده و جوان )16 تا 19 ساله( به 3 گروه تجربی A ،تجربی B و کنترل تقسیم شدند. هر 3 گروه تمرین عادی فوتبال 5 روز در هفته خود را داشتند. همه گروهها 5 بار در هفته و 2 بار در روز به تمرین عضالت تنفسی پرداختند. در هر جلسه تمرین عضالت تنفسی گروه تجربی A تعداد 30 نفس را در 55 درصد دم بیشینه )MIP ،)تجربی B تعداد 50 نفس را در 40 درصد MIP و گروه کنترل تعداد 30 نفس را در 15 درصد MIP انجام دادند. آزمونهای MIP ،اسپیرومتری، یویو سطح یک، آزمون واماندهساز تناوبی استقامتی )RHIET )و آزمون رست قبل و بعد از هشت هفته تمرین عضالت تنفسی انجام شد. برای تحلیلدادهها از آنوای یکطرفه استفاده شد. نتایج: در این پژوهش نشان داده شد که هشت هفته تمرین عضالت تنفسی MIP ،مسافت دویدن را افزایش و سطح الکتات خون، میزان درک فشار، درک تنگی نفس و شاخص خستگی دوی سرعت مکرر را در گروه های تجربی A و B در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد )05/0
P .) نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد تمرین عضالت تنفسی تاثیر مثبتی بر عملکردبدنی بازیکنان فوتبال دارد و میتواند بخشی از برنامه بدنسازی پیشفصل فوتبال باشد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121Effect of six weeks resistance training with different exercise order on hematological variables in overweight womenاثر شش هفته تمرین مقاومتی با ترتیبهای حرکتی متفاوت بر متغیرهای هماتولوژیک دختران دارای اضافهوزن455898915FAداریوش شیخ الاسلامی وطنیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران0000-0002-9771-8806فریبا فلاحیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایرانروناک تابعیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایرانJournal Article20160925Purpose: Exercise can lead to various hematological changes and it may be effects on some blood variables.<br />The purpose of present study was to investigate the effects of resistance training with different order on<br />hematological changes (include HGB, HCT, RBC, WBC, MCV, MCH, MCHC, RDW, PLT and MPV) in overweight<br />women (BMI= 25-30 Kg/m2<br />).<br />Methods: Thirty-one overweight students (Weight: 71.91 ± 8.28 kg and Height: 160 ± 0.05 cm) were<br />objectively selected and randomly divided into three groups: the experimental group 1 (perform exercises<br />from large to small muscles, n= 10), the experimental group 2 (perform exercises from small to large muscles,<br />n= 11) and the control group (without any training program, n= 10). Resistance training consists of 6 weeks<br />(3 sessions per week). The hematological variables were measured in resting conditions before experiment<br />and again after completion of the training period.<br />Results: Findings using by one-way ANOVA revealed there were no significant differences in any of the<br />hematologic variables levels between three groups.<br />Conclusion: In general, results showed that medium-term resistance training program and so changing the<br />sequence of performance of resistance exercise – none of them – do not have any effect on hematologic<br />responses. هدف: فعالیت ورزشی میتواند تغییرات هماتولوژیک مختلفی ایجاد کرده و بر برخی شاخصهایخونیتأثیرگذار باشد.هدف از این<br />پژوهش بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی با ترتیب حرکتی متفاوت بر تغییرات هماتولوژیک )شامل هموگلوبین، هماتوکریت،<br />تعداد گلبولهای قرمز، تعداد گلبولهای سفید، میانگین حجم گویچهای، میانگین هموگلوبین گویچهای، میانگین غلظت هموگلوبین<br />گویچهای، پهنای توزیع گلبول قرمز، تعداد پالکت و حجم متوسط پالکتی( در دختران دارای اضافهوزن )شاخص توده بدن بین 25<br />تا 30 کیلوگرم بر متر مربع( بود.<br />روشها: سی و یک دانشجوی دارای اضافهوزن )میانگین وزن: 28/8± 91/71 کیلوگرم و میانگین قد: 05/0± 160 سانتیمتر( انتخاب<br />و بهطور تصادفی در سه گروه: تجربی 1( انجام حرکات از عضالت بزرگ به عضالت کوچک، 10 نفر(، تجربی 2( انجام حرکات از عضالت<br />کوچک به عضالت بزرگ، 11نفر( و کنترل )بدون هیچ برنامه تمرینی، 10 نفر( قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی شامل 6 هفته )3<br />جلسه در هفته( بود. متغیرهای هماتولوژیک قبل و پس از دوره تمرینی در شرایط استراحتی اندازهگیری شدند.<br />نتایج: یافتههای تحقیق با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که متغیرهای هماتولوژیک مورد بررسی در این<br />تحقیق بین سه گروه تفاوت معناداری نداشتند.<br />نتیجهگیری: در کل یافتههای حاضر نشان داد اجرای برنامه میانمدت تمرین مقاومتی و همچنین تغییر در شیوه اجرای حرکات<br />مقاومتی، هیچ کدام تأثیری بر پاسخهای هماتولوژیک ندارند.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121Metabolic responses to hyperglycaemia during exercise in elderly menپاسخهای متابولیکی به هایپرگلیسمی طی فعالیت ورزشی در مردان سالمند597298917FAمینو باسامیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه عالمه طباطبائی، تهران، ایران0000-0001-8204-8355Journal Article20170304Purpose: The present study was designed to determine the metabolic responses to hyperglycaemia during<br />exercise in elderly men.<br />Methods: Eight healthy males (Age, 63.3±5.2 years) voluntarily participated and reported to the physiology<br />laboratory on two separate occasions. With one week intervening subjects performed 40 min exercise on a<br />cycle ergometer at 60% VO2max after 30 minutes of ‘prime’ glucose or placebo infusion. Respiratory gases<br />were undertaken throughout the exercise and four blood samples were taken before infusion, after 30 min<br />infusion, after 20 min exercise and immediately after exercise. Blood samples were analyzed to determine<br />insulin, NEFA, glycerol, 3- OHB and HOMA Scores. Fat and carbohydrate oxidation were calculated by using<br />respiratory gases of O2 and CO2.<br />Results: Insulin and glucose concentrations were significantly (p<0.05) higher, and NEFA and glycerol were<br />lower during exercise after glucose infusion. However, 3-OHB, fat and carbohydrate oxidations were not<br />significantly different between two trials (p>0.05).<br />Conclusions: Based on the findings of the present study it could be concluded that in elderly men the<br />maintenance of blood glucose during exercise through glucose infusion affects on lipolysis and metabolic<br />factors, but has no effect on muscular fat and carbohydrate oxidation.<br /><br />هدف: این تحقیق برای تعیین پاسخهای متابولیکی به تزریق گلوکز )هایپرگلیسمی( طی فعالیت ورزشی در مردان سالمند طراحی<br />شد.<br />روشها: هشت مرد سالم )میانگین سن 2/5±3/63 سال( داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و در دو جلسه مجزا به فاصله<br />یک هفته به آزمایشگاه فیزیولوژی مراجعه کردند. آزمودنیها در هر جلسه 40 دقیقه فعالیت ورزشی روی دوچرخه با 60 درصد<br />حداکثر اکسیژن مصرفی بعد از 30 دقیقه تزریق گلوکز یا دارونما اجرا کردند. گازهای تنفسی طی فعالیت اندازهگیری شدند و 4<br />نمونه خونی قبل از تزریق گلوکز، بعد از اتمام 30 دقیقه تزریق گلوکز، در دقیقه 20 فعالیت، و سریعا بعد از اتمام فعالیت برای<br />اندازهگیری فاکتورهای متابولیکی، گرفته شدند. نمونههای خونی برای اندازهگیری انسولین، اسید چرب آزاد استریفیهنشده،<br />گلیسرول، بتاهیدروکسی بوتیرات (OHB-3 (و مقاومت به انسولین (HOMA (استفاده شدند. اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات با<br />استفاده ار گازهای تنفسی دیاکسید کربن و اکسیژن مصرفی محاسبه شد.<br />نتایج: آنالیز آماری دادهها افزایش معنادار )05/P0 )انسولین و گلوکزو کاهش اسید چرب آزاد غیراستریفیه و گلیسرول را طی<br />فعالیت ورزشی بعد از تزریق گلوکز نشان داد اما تاثیر معناداری بر سوخت چربی و کربوهیدرات مشاهده نشد.<br />نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این تحقیق میتوان نتیجهگیری کرد که در مردان سالمند حفظ سطح گلوکز خون حین فعالیت<br />ورزشی از طریق تزریق گلوکز بر لیپولیز و عوامل متابولیکی تاثیر دارد اما بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در عضله تاثیر ندارد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121Effects of aerobic training and black carbon particles exposure on gene expression of NF-κB and TNF-α of hippocampus brain tissue of male ratsتاثیر تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژنهای κB-NF و α-TNF بافت هیپوکامپ مغز موشهای صحرایی نر738498919FAبتول رضایی سراجیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانحمید آقا علی نژادگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانرضا قرخانلوگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانمعصومه ابتکارگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانمحمد فشیگروه علوم ورزشی و تندرستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانبهزاد پاکرادگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایراناکرم کریمی اصلدانشگاه زنجان، زنجان، ایرانJournal Article20160425Purpose: The purpose of this study was to investigate the effect of aerobic exercise and black carbon particles<br />on gene expression of NF-κB and TNF-α in rats.<br />Methods: Twenty-four male Wistar rats with an average body mass 279.29±26.97 g were randomly divided<br />into 4 groups A: without exposure PM10 and aerobic exercise, B: aerobic training, C: exposure to PM10<br />carbon black (5 mg/m3; per rat), D: and aerobic exercise concomitantly with exposure to PM10 carbon black.<br />Twenty-four hours after the last training session and exposure, the animals were sacrificed. Real timePcr technique was used. Two-way ANOVA and post hoc LSD was used to determine the significance of<br />differences between groups.<br />Results: There was significant difference between groups A and B (P=0.001) and B and D (P=0.003) in the<br />amount of TNF-α. Significant difference between A and B groups (P=0.008) in the amount of NF-κB was<br />observed.<br />Conclusions: four weeks of aerobic exercise and PM10 exposure lead to modify the inflammatory factors of<br />NF-κB and TNF-α. It seems that these changes lead to reducing the risk of neurodegenerative diseases. هدف:هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژنهای κB-NF و α-TNF هیپوکامپ<br />مغز موشهای صحرایی نر بود.<br />روشها: بیست و چهار موش صحرایی نر ویستار )با میانگین توده بدنی 97/26±29/279 گرم( بهطور تصادفی در چهار گروه: الف-<br />بدون تمرین و بدون قرار گرفتن در معرض هوای آلوده به ذرات کربن سیاه؛ ب- تمرین هوازی؛ ج- قرار گرفتن در معرض ذرات؛ و<br />د- تمرین و با قرار گرفتن در معرض ذرات کربن سیاه قرار گرفتند. برای قرار دادن حیوانات در معرض ذرات کربن سیاه با قطر<br />کمتر از 10 میکروناز دستگاه تزریق ذرات و اتاقک استفاده شد. مدت تمرین هوازی با 50 درصد سرعت بیشینه هر گروه 4 هفته<br />بود و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و قرارگیری در معرض ذرات کربن سیاه حیوانات قربانی شدند. با استفاده از روش<br />Pcr-time Real بیان ژن κB-NF و α-TNF در بافت هیپوکامپ موشها ارزیابی شد. برای تعیین معنادار بودن تفاوت بین گروهها<br />از تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد.<br />نتایج: تفاوت معناداری بین گروههای الف و ب )001/0=P ،)الف و د )003/0=P )در مقدار α-TNF وجود داشت. تفاوت معناداری<br />نیز بین گروههای الف و ب )008/0=P )در مقدار κB-NF دیده شد.<br />نتیجهگیری: چهار هفته تمرین هوازی و هوای آلوده به ذرات کربن سیاه باعث تعدیل عوامل التهابی κB-NF و α-TNF میشود. به<br />نظر میرسد این تغییرات در بخشی با کاهش خطر ابتال به بیماریهای عصبی مغزی همراه باشد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121Effects of two types of body weight and suspension resistance training programs on general soccer ability skills of childrenتاثیر دو نوع برنامه تمرین مقاومتی بهصورت معلق و ثابت بر قدرت، چابکی و مهارتهای فوتبالی کودکان859698922FAرعنا فیاض میلانیدانشکده علوم ورزشی و تندرستی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران0000-0002-7493-037XJournal Article20161111Purpose: The aim of this study was to compare the effect of two types of body-weight and suspension<br />resistance training on general soccer ability skills of children.<br />Methods: Thus, 30 children (mean age 12.3 ± 0.55 yrs.) without the history of resistance training were<br />randomly divided into three suspended resistance training, unsuspended resistance training and control<br />groups (n=10 in each group).These children have been participated in regular and identical soccer training<br />three days per week during the investigation. All subjects in the three groups carried out the Mor-Christian<br />soccer skill test before and 48 hours post training periods. The eight week of resistance training on suspended<br />and unsuspended surfaces were designed progressively according to ACSM recommendations for children.<br />Suspension training was conducted using TRX bands and unsuspension training using body weight.<br />Comparison between groups were conducted using one-way analysis of variance (Using delta method).<br />Results: The result of study indicated that soccer skills in Mor-Christian test increased significantly in TRX<br />group compared with body-weight training group (P˂0.05).<br />Conclusions: Thus, according to the low risk, low cost, and fun of TRX, and due to the results of this study,<br />this type of resistance training could be recruited in children population to develop their general soccer ability<br />skills more efficiently than traditional body-weight training.<br /><br />هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه تاثیر دو نوع برنامه تمرین مقاومتی بهصورت معلق و ثابت بر مهارتهای فوتبالی کودکان پسر<br />بود.<br />روشها: بدین منظور30 کودک )میانگین سنی 55/3±0/12 )که سابقه انجام تمرینهای مقاومتی را نداشتند اما بهطور منظم<br />هفتهای سه جلسه در تمرینات فوتبال شرکت میکردند بهصورت تصادفی در سه گروه 10 نفره تمرینهای مقاومتی در سطوح<br />معلق، تمرینهای مقاومتی در سطوح ثابت و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین هشت هفتهای روی دو سطح معلق )با استفاده از<br />TRX )و ثابت با حرکات مشابه )با استفاده از وزن بدن(، و بر مبنای توصیههای ACSM برای تمرینهای مقاومتی کودکان بهصورت<br />فزاینده طراحی شد. برای اندازهگیری مهارتهای فوتبالی، مجموعه آزمونهای فوتبالی مورکریستین مورداستفاده قرارگرفت. برای<br />بررسی تاثیر نوع تمرین بر متغیرهای پژوهش، از آنالیز واریانس یکطرفه مستقل )با روش دلتا( استفاده شد.<br />نتایج: نتایج پژوهش نشان داد مهارتهای فوتبالی بُرد شوت، دقت شوت، دقت پاس و دریبلینگ در گروه تمرین در سطوح معلق<br />در مقایسه با تمرین در سطوح ثابت افزایش معناداری داشت )05/0<P .)<br />نتیجهگیری: با توجه به کمخطر، کمهزینه و مفرح بودن و بر اساس نتایج این پژوهش و پژوهشهای قبلی، مبنیبر کارایی بیشتر<br />تمرینهای مقاومتی معلق نسبت به تمرین با وزن بدن برای کودکان، میتوان از این تمرینها برای باال بردن مهارتهای فوتبالی<br />کودکان استفاده کرد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121The effect of green tea extract on indices of liver damage (ALT and AST) caused by high intensity interval training in professional soccer playersتأثیر عصاره چای سبز بر شاخصهای آسیب کبدی )ALT وAST )ناشی از تمرینات تناوبی شدید فوتبالیستهای حرفهای9710698924FAزهرا منصوریگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایراننجمه کیانیدانشگاه آزاد اسالمی، واحد علوم تحقیقات فارس، شیراز، ایرانفرهاد دریانوشگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانمهدی صمدیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانوحید حدیدیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانافسانه حقدلگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20161006Purpose: high intensity interval training (HIIT) can damage liver. can green tea extract, as an antioxidant,<br />reduce this liver damage? The aim of this study was to investigate the effects of green tea supplementation<br />on two enzymes ALT and AST as indices of liver damage after high-intensity interval training on professional<br />soccer players.<br />Methods: Sixteen soccer players were divided into two groups in a quasi-experimental design with repeated<br />measurements. Test on two occasions, and in each Blood, samples were collected 5 minutes before and 24<br />hours after performing the test. The training program included running with high intensity and 2 min rest<br />between each activity. After 14 days, Conditions was repeated with the exception that a placebo group<br />consumed green tea supplement in this stage. The data were analyzed using paired t-test to determine<br />differences between groups.<br />Results: The statistical results showed, AST enzyme in supplement group immediately and 24 hours after<br />exercise was significantly lower than the placebo group (respectively (p=0.001) and (p=0.02)). ALT enzyme<br />also in supplement group immediately after exercise had a much lower dose compared with the placebo<br />group (p=0.012) but ALT enzyme no significant difference was observed 24 hours after the activity.<br />Conclusions: Based on the significance of the results it seems that green tea extract would reduce the indices<br />of liver damage after high intensity interval training. هدف: تمرینات تناوبی شدید (HIIT (میتواند به کبد آسیب برساند. آیا عصاره چای سبز بهعنوان یک آنتیاکسیدان میتواند این<br />آسیبهای کبدی را کاهش دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر مکمل چای سبز بر دو آنزیم ALT و AST بهعنوان شاخصهای<br />آسیب کبد بعد از تمرینات تناوبی شدید در فوتبالیستهای حرفهای بود.<br />روشها: شانزده نفر فوتبالیست، در قالب یک طرح نیمهتجربی با اندازهگیری مکرر، به دو گروه تقسیم شدند. آزمون در دو نوبت،<br />انجام و در هر نوبت 5 دقیقه قبل، بعد و 24 ساعت بعد از آزمون از بازیکنان خون گرفته شد. برنامه تمرینی شامل 4 نوبت یک<br />دقیقهای در فاصله 50 متر رفتوبرگشت شدت باال با 2 دقیقه استراحت بین هر فعالیت بود. بعد از 14روز، شرایط تکرار شد و<br />گروهی که دارونما گرفته بودند این مرتبه مکمل چای سبز مصرف کردند. تجزیهوتحلیل دادههای آماری با استفاده از آزمون t<br />همبسته انجام شد.<br />نتایج: نتایج آماری، نشان داد که آنزیم AST در گروه مکمل بالفاصله و 24 ساعت پس از فعالیت بهصورت معناداری از گروه دارونما<br />پایینتر بود )به ترتیب 001/0=p و 02/0=p .)آنزیم ALT نیز در گروه مکمل بالفاصله پس از فعالیت کمتر از گروه دارونما بود<br />)012/0=p )اما در مقادیر آنزیم ALT 24 ساعت پس از فعالیت هیچ نوع تفاوت معناداری مشاهده نشد.<br />نتیجهگیری: با توجه به معنادار بودن نتایج پژوهش، احتماال عصاره چای سبز موجب کاهش شاخصهای آسیب کبدی بعد از<br />تمرینات تناوبی شدید میشود. دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121Assessment of macronutrients intake status and energy expenditure of elite Paralympic athletes in Tabrizبررسی وضعیت مصرف درشت مغذیها و هزینه انرژی ورزشکاران نخبه پارالمپیک شهر تبریز10711698903FAپروانه دولت آبادیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانرامین امیرساساندانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران0000-0002-0329-6973وحید ساری صرافدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20170210Purpose: Paralympic games festival are the most important competitions for disabled people in the world<br />that is held regularly every four years. Competing in sport tournaments and having high performance in<br />tourney needs different schemes such as good nutrition. So the purpose of this study was to assess the<br />macronutrients intake status and energy expenditure of elite Paralympic athletes in Tabriz.<br />Methods: thirty five elite Paralympic athletes in Tabriz (24 men and 11 women: BMI: 25.8 and 22.9 kg.m−2<br />,<br />Body fat percentage: 22.6 and 28.7%, WHR: 0.96 and 0.85) filled consent and general information forms.<br />Three-day self-reported food diaries and energy expenditure were analyzed. Macronutrients, fiber and<br />calorie intake were calculated in Nutrition IV software. Energy expenditure and calorie of food intake in<br />various meals were analyzed too. Descriptive statistic was used for analyzing data.<br />Results: Mean amount of calorie intake and daily energy expenditure in men and women was (3573.7, 3179.2<br />in men and 2191.7, 2165.6 Kcal per day in women). Energy distribution in descending feature was in breakfast,<br />lunch, dinner and snacks in men. It was in lunch, dinner, breakfast and snacks in women. Intake of<br />macronutrients in elite Paralympic and fat intake in elite Paralympic was higher than reference values. Fiber<br />intake in men athletes was lower than reference values but it was higher than reference values in women. In<br />general, the calorie intake and energy expenditure in women were more favorable than men.<br />Conclusions: The amount of macronutrients intake status in elite Paralympic men and fat intake in elite Paralympic<br />women was more than reference values. Therefore, diet monitoring of Paralympic athletes seems necessaryهدف: مسابقات پارالمپیک مهمترین مسابقات ورزشی جهان برای افراد کمتوان جسمی است. حضور در رقابتهای ورزشی و عملکرد عالی<br />نیازمند جنبههای متفاوتی از جمله تغذیه صحیح است. به نظر میرسد الگوی تغذیهای ورزشکاران، بهویژه ورزشکاران پارالمپیک صحیح نیست.<br />هدف از این پژوهش بررسی وضعیت مصرف درشتمغذیها و هزینه انرژی ورزشکاران نخبه پارالمپیک شهر تبریز بود.<br />روشها: سی و پنج نفر ورزشکار نخبه پارالمپیک )24 مرد و 11 زن به ترتیب با شاخص توده بدنی 8/25 و 9/22 کیلوگرم بر متر<br />مربع، درصد چربی 6/22 و 6/28 درصد، و نسبت دور کمر به دور لگن 96/0 و 85/0 )فرم رضایتنامه و مشخصات عمومی را تکمیل<br />کردند. ثبت سه روزه غذای دریافتی و فعالیتهای روزانه بهطور کامل انجام شد. مقدار دریافت درشتمغذیها، فیبر، کالری دریافتی،<br />هزینه انرژی و مقدار انرژی وعدههای مختلف در نرمافزار نوتریشن 4 محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار<br />توصیفی استفاده شد.<br />نتایج: میانگین کالری دریافتی و هزینه انرژی روزانه در مردان 7/3573 و 2/3179 و در زنان 7/2191 ، 6/2165 کیلوکالری در<br />روز و توزیع انرژی از زیاد به کم در مردان در وعدههای صبحانه، ناهار، شام و میانوعدهها و در زنان در وعدههای ناهار، شام، صبحانه<br />و میانوعدهها بود. مقدار دریافت درشتمغذیها در مردان، همچنین دریافت چربی در زنان ورزشکار پارالمپیکی باالتر از مقادیر<br />مرجع بود. مقدار فیبر دریافتی در مردان کمتر از مقادیر مرجع و در زنان بیشتر از مقادیر مرجع بود.<br />نتیجهگیری: بهطور کلی وضعیت کالری دریافتی و هزینه انرژی در زنان مطلوبتر بود. مقدار دریافت درشتمغذیها در ورزشکاران<br />مرد نخبه پارالمپیک شهر تبریز و مصرف چربی در ورزشکاران زن بیشتر از مقادیر مرجع بود. بنابراین، کنترل و بازبینی رژیم غذایی<br />ورزشکاران نخبه پارالمپیک ضروری به نظر میرسد. دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121The effect of eight-week interval hypoxic training on serum level of brain-derived neurotrophic factor in active womenتأثیر هشت هفته تمرین هیپوکسی اینتروال بر سطح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز زنان فعال11712898905FAعاطفه باقریدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانعلی کاظمیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20171016Purpose: In the present study, the effect of eight weeks of interval hypoxic training (respiratory control<br />method) on the serum level of Brain-derived neurotrophic factor (BDNF) in active women was envestigated.<br />Methods: Fourteen active women were randomly assigned to either the control (n=7) or experimental (n=7)<br />group. The women in the control group performed running interval training under normoxi condition and the<br />subjects in the experimental group performed runnig interval under hypoxic condition for eight weeks. At the<br />beginning of the survey and 24 hours after the last training session of the eighth week, the blood samples of<br />both groups were collected to determine serum Brain-derived neurotrophic factor level. KolmogorovSmirnov and Leven's test were used to determine normal distribution of data and homogeneity variation of<br />groups, respectively. For data analysis, statistical methods including paired and independent-samples t-test<br />at a significance level (p≤0.05) were used.<br />Results: The results showed a significant increase in serum levels of Brain-derived neurotrophic factor after<br />eight-week interval hypoxic training compared to the interval training. In this regard, the study of<br />betweengroups’differences showed that there is significant difference between post-test phase of control<br />and experimental groups (P≤0.036). While, the study of withingroups’ differences showed that there was no<br />significant difference between pre and post-test phase in control group after eight-week interval training<br />(P=0.157).The difference was significant in experimental group (P≤0.011).<br />Conclusions: The results of the present study suggest interval hypoxic training has an additive effect in the<br />levels of Brain-derived neurotrophic factor in active women. Thus, it is a good substitution for training at<br />altitude and blood flow restriction training in terms of time of performing physical activity, cost and<br />implementation. Therefore, combining sport training with hypoxic and obtaining the desired results in shorter<br />time seems to be an appropriate strategy. هدف: در این تحقیق تأثیر هشت هفته تمرین هیپوکسی اینتروال )روش کنترل تنفس( بر سطح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق<br />از مغز )BDNF )در زنان فعال بررسی شد.<br />روشها: چهارده نفر از زنان فعال بهطور تصادفی در دو گروه کنترل )هفت نفر( و تجربی )هفت نفر( قرارگرفتند. گروه کنترل به مدت<br />هشت هفته دویدن اینتروال را تحت شرایط عادی و گروه تجربی دویدن اینتروال را در شرایط هیپوکسی انجام دادند. نمونه خونی برای<br />تعیین مقدار سطوح سرمیBDNF درآغاز دوره تمرینی و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی در هفته هشتم از هر دو گروه گرفته<br />شد. برای بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون گلموگروف-اسمیرنوف و بررسی همگن بودن واریانس گروهها از آزمون لوین استفاده<br />شد. برای تجزیهوتحلیل اطالعات از روشهای آماری تی همبسته و مستقل در سطح معناداری )05/0≥P )استفاده شد.<br />نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که سطوح سرمیBDNF پس از هشت هفته تمرین هیپوکسی اینتروال در مقایسه با تمریناینتروال افزایش<br />معناداری یافته است. بررسی اختالف بینگروهی نشان داد که بین پسآزمون گروه کنترل و تجربی اختالف معناداری وجود دارد<br />)036/0=P.)همچنیننتایج بررسیاختالف درونگروهینشان داد که بینپیشآزمون و پسآزمون گروه کنترل بعد از هشت هفته دویدن<br />اینتروال اختالف معناداری وجود نداشت )157/0=P،)در صورتی که در گروه تجربی این اختالف قابلمالحظه بود)011/0=P.)<br />نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از پژوهش نشان داد که انجام هشت هفته تمرین هیپوکسی اینتروال تاثیر مثبتی بر سطح سرمی<br />BDNF زنان فعال داشته است. در نتیجه از نظر زمان انجام تمرین بدنی، هزینه و نحوه اجرا جایگزین مناسبی برای تمرین در ارتفاع<br />و تمرین انسدادی میباشد. بنابراین توأم نمودن تمرینات ورزشی با هیپوکسی و بهدست آوردن نتایج مطلوب در مدت زمان کمتر<br />راهبرد مناسبی بهنظر میرسد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121A comparison of the heart rate deflection point by the S.Dmax method and the ventilatory threshold in sedentary menمقایسه نقطه شکست ضربان قلب به روش Dmax.S با آستانه تهویهای در مردان غیرفعال12913898908FAمهدی اسبرزادهگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایرانمعرفت سیاه کوهیانگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0002-2166-897xلطفعلی بلبلیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0002-7981-4343Journal Article20160209Purpose: The aim of this study was to survey of the relationship between heart rate deflection point (HRDP)<br />by the short distance maximum (S.Dmax) and second ventilatory threshold (VT2).<br />Methods: Twenty-one sedentary men volunteers (mean age 19.9±1.31 years; height 173.4±5.3 cm; weight<br />67.9±8.9 kg; maximum oxygen uptake 3.08±0.52 L.min-1<br />) performed an incremental treadmill exercise test to<br />exhaustion. To determine the HRDP, each subject heart rate was recorded by using a polar monitor and<br />analyzed by a designed computer program. Respiratory gases during the exercise test was measured with a<br />gas analyzing system. Data were analyzed using depended t-test, Bland and Altman plots and intraclass<br />correlation coefficient.<br />Results: The HRDP was noticed in all subjects. No significant difference (p > 0.05) between the heart rate, oxygen<br />uptake, ventilation, tidal volume and respiratory rate corresponding to HRDP and VT2. Also, results of ICC and<br />Bland-Altman plots showed a good agreement between HR and VO2 measured at the HRDP and VT2.<br />Conclusions: It could be concluded that S.Dmax method is an accurate and reliable alternative to the expensive<br />and time-consuming invasive methods. Therefore, the S.Dmax method can be used for the determination of<br />anaerobic threshold in healthy young men. هدف:هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین نقطه شکست ضربان قلب )HRDP )با استفاده از مدل کوتاه بیشترین فاصله )Dmax.S)<br />با دومین آستانه تهویهای )VT2 )بود.<br />روشها: بیست و یک نفر مرد غیرفعال داوطلب )با میانگین سن 31/1±9/19 سال، قد 3/5±4/173 سانتیمتر، وزن 9/8±9/67<br />کیلوگرم، اکسیژن مصرفی بیشینه 52/0±08/3 لیتر بر دقیقه( آزمون ورزشی فزاینده نوارگردان را تا رسیدن به واماندگی اجرا کردند.<br />برای تعیین HRDP ،ضربان قلب آزمودنیها بهوسیله دستگاه پوالر ثبت و با استفاده از برنامه رایانهای طراحیشده آنالیز شد. گازهای<br />تنفسی در طول آزمون فزاینده توسط دستگاه گاز آناالیزر اندازهگیری شد. از آزمون t وابسته، مدل گرافیکی بالند-آلتمن و روش<br />آماری همبستگی درونخوشهای (ICC (برای پردازش دادهها استفاده شد.<br />نتایج: HRDP در تمامی آزمودنیهای این پژوهش مشاهده شد. تفاوت معناداری بین متغیرهای ضربان قلب، اکسیژن مصرفی،<br />تهویه، حجم جاری و تواتر تنفسی مطابق با HRDP و VT2 وجود نداشت )05/0<P .)همچنین نتایج آزمون ICC و نمودارهای بالند-<br />آلتمن نشان داد که همگرایی باالیی بین ضربان قلب و اکسیژن مصرفی اندازهگیریشده در HRDP و VT2 وجود دارد.<br />نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق، میتوان نتیجه گرفت که Dmax.S روش مطمئنی برای جانشینی روشهای تهاجمی،<br />پرهزینه و وقتگیر است. بنابراین، میتوان از روش Dmax.S برای تعیین آستانه بیهوازی در مردان جوان سالم استفاده کرد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371011120190121Compare the effect of eight weeks aerobic and resistance training on Oxidant, antioxidant status and lipid profile in obese girlsمقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر وضعیت اکسیدان، آنتیاکسیدان و نیمرخ لیپیدی در دختران چاق13915298912FAمژگان احمدیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی واحد یادگار امام خمینی )ره( شهر ری، دانشگاه آزاد اسالمی، تهران، ایران0000-0002-2431-6953آسیه عباسی دلوییگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی واحد آیت اهلل آملی، دانشگاه آزاد اسالمی ، آمل، ایران0000-0003-0746-0299سعیده شادمهریگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی واحد یادگار امام خمینی )ره( شهر ری، دانشگاه آزاد اسالمی، تهران، ایرانندا آقایی بهمن بگلودانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی واحد علی آباد کتول ، دانشگاه آزاد اسالمی ، علی آباد کتول، ایرانJournal Article20160202Purpose: The aim of this study was to compare the effect of eight weeks aerobic and resistance training on<br />oxidant, antioxidant status and lipid profile in obese girls<br />Methods: Thirty obese girls (age 30±5years, height 1.60±2m, weight 85.23±6.7kg, Body mass index 31-<br />33kg/m2<br />) were divided randomly into three aerobic exercise, resistance and control groups. Experimental<br />groups of aerobic exercise performed on a treadmill by 60 to 75% of heart rate reserve and intensity<br />resistance training 55 to 75% 1RM for 8 weeks. Blood samples of the subjects before and after 48 hours of<br />training and 12 hours of fasting protocols were collected. Data analysis using ANOVA and Tukey post hoc test<br />was conducted at P≤0.05.<br />Results: Aerobic training significantly reduced the level of malondialdehyde and significantly increased<br />superoxide dismutase and total antioxidant capacity of plasma in obese girls (P≤0.05). However, there was<br />no difference between the effect of eight weeks aerobic and resistance training in plasma nitric oxide, in<br />obese girls (P=0.069).<br />Conclusions: It seems aerobic training can make significant changes in the body oxidative and anti-oxidative<br />and adjusting lipid profile, reduce risk of cardiovascular disease in people with obesity .هدف: هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر وضعیت اکسیدان، آنتیاکسیدان و نیمرخ لیپیدی<br />در دختران چاق بود.<br />روشها: سی دختر چاق )سن 5±30 سال، قد 2±60/1 سانتیمتر و شاخص توده بدنی 33-31 کیلوگرم بر مجذور متر( انتخاب<br />و بهطور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروههای تجربی، تمرین هوازی روی تردمیل با شدت<br />60 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره و تمرین مقاومتی با شدت 55 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه به مدت هشت هفته انجام دادند.<br />نمونههای خون آزمودنیها 48 ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرینی و 12 ساعت ناشتایی جمعآوری شد. تحلیل دادهها با استفاده<br />از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح 05/0≤P انجام شد.<br />نتایج: تمرین هوازی موجب کاهش معنیدار سطوح مالوندیآلدئید و افزایش معنیدار سوپراکسیددیسموتاز و ظرفیت<br />آنتیاکسیدانی تام پالسما در دختران چاق شد )05/0≤P )با اینوجود، بین اثر هشت هفته فعالیت هوازی و مقاومتی بر نیتریک<br />اکساید پالسما در دختران چاق تفاوت معناداری وجود نداشت )069/0=P .)<br />نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین هوازی میتواند موجب ایجاد تغییرات قابلتوجه در دستگاه اکسایشی و ضداکسایشی بدن شود<br />و با تعدیل نیمرخ لیپیدی، خطر بیماری قلبی عروقی در افراد چاق را کاهش دهد.<br />واژههای کلیدی: تمرین، اکسیدان، آنتیاکسیدان، نیمرخ لیپیدی، دختران چاق.