دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121تأثیر چهار هفته برنامه گرم کردن پویا بر شاخصهای تعادلی ایستا و پویا و حس عمقی در دختران ژیمناست ماهر1291130098785FAفرشته احمد آبادیکارشناس ارشد فیزیولوی ورزشی دانشگاه سمنانسید محسن آوندیاستادیار فیزیولوؤی ورزشی دانشگاه سمنان0000-0002-5627-0435Journal Article20160913زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر چهار هفته تمرین گرم کردن پویا بر شاخصهای تعادلی ایستا و پویا و حس عمقی در دختران ژیمناست ماهر بود. روش تحقیق: به این منظور تعداد 16 نفر از دختران ژیمناست ماهر (با میانگین سن45/1±62/9 سال، وزن 60/8±58/28 کیلوگرم، قد 37/12±12/130 سانتیمتر و BMI 49/2±48/16 کیلوگرم بر مترمربع) انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه (گرمکردن عمومی و گرمکردن عمومی+کشش پویا) تقسیم شدند. پروتکل اول شامل 10 دقیقه دویدن آرام و پروتکل دوم شامل جاگینگ و استفاده از حرکات کششی پویا بود. قبل و بعد از چهار هفته فعالیت گرم کردن، شاخصهای تعادل (قدامی-خلفی و داخلی-خارجی) در چهار وضعیت ایستا (با دو پا و با یک پا) و پویا (با دو پا و یک پا) با حذف ورودیهای بینائی با استفاده از سیستم نیروسنج مجهز به 7 دوربین و صفحه فشار (Kistler force plate) بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بانفرونی در سطح معنیداری (05/0p≤) انجام گرفت. یافتهها: نتایج این پژوهش افزایش معنادار تعادل پویا با دو پا و یک پا را با حذف ورودیهای بینائی در وضعیتهای تعادلی با پروتکل گرم کردن پویا پس از چهار هفته نشان دادند (001/0=P) همچنین تعادل ایستا با دو پا و یک پا با پروتکل گرم کردن پویا پس از چهار هفته افزایش معناداری یافت (005/0=P). نتیجهگیری: از آنجائی که حذف ورودیهای بینائی میتواند منجر به اختلال عملکرد در کنترل نوسانات قامت گردد، استفاده از تمرین گرم کردن پویا در ژیمناستها نشان داد که این نوسانات به میزان قابلتوجهی نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بهگونهای که عملکرد کنترل تعادل را در این افراد بهبود میبخشد. دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121تفاوت سنجی بیان ژن میوستاتین در عضلات کند و تند انقباض موشهای صحرایی نر پس از 8 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید1301130698787FAمهدی روستائیدانشگاه تهران، دانشکده تربیت بدنی و علوم وزشیعباسعلی گائینیدانشگاه تهران، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشیمحمد رضا کردیدانشگاه تهران، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشیJournal Article20160913هدف از پژوهش حاضر، سنجش تفاوت بیان ژن میوستاتین در عضلات کند و تند انقباض رتهای نر سالم پس از 8 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید بود. روش تحقیق: به همین منظور، 12 سر رت نر ویستار به دو گروه کنترل(6=n) و تمرین (6=n) تقسیم شدند. تمرین تناوبی خیلی شدید شامل پنج روز در هفته و به مدت هشت هفته بود. هر جلسه از سه تناوب (چهار دقیقه ای با شدت 90 تا 100 درصدVO2max و دو دقیقه ای با شدت 50 تا 60 درصد VO2max) تشکیل میشد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، عضله باز کننده طویل انگشتان و نعلی استخراج و میزان بیان ژن آنها با روش RT-PCR سنجیده شد. نتایج: تحلیل آماری با آزمون t مستقل نشان داد که مقادیر میوستاتین عضله نعلی و بازکننده طویل انگشتان در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت (001/0 = p ). نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که با استفاده از اجرای HIIT بیان میوستاتین در عضله EDL کاهشی چشمگیر (30% ) و در عضله نعلی کاهشی اندک ( 7% ) داشته است. در نتیجه پس از اجرای این پروتکل، بیان میوستاتین در عضلات تندانقباض نسبت به عضلات کندانقباض بیشتر سرکوب شده است.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطوح BDNF و عملکرد حافظه زنان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک1313132498801FAمحسن ابراهیمیاستادیار گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه سمنانپگاه میرزا علیکارشناسی ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه سمنانسید محسن آوندیاستادیار گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه سمنان0000-0002-5627-0435Journal Article20160913مقدمه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطوح BDNF و عملکرد حافظه زنان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک بود. روش شناسی: 22 زن داوطلب میانسال مبتلا به سندروم متابولیک به صورت نمونهگیری در دسترس، گزینش شدند و به طور تصادفی به دو گروه تمرین (تعداد=12، 14/5 ± 08/43 سال، 16/7 ± 13/74 کیلوگرم) و گروه کنترل (تعداد=10، 53/4 ± 9/39 سال، 61/11 ± 23/82 کیلوگرم) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت هشت هفته و سه روز در هر هفته به تمرین مقاومتی پرداختند. تمرین شامل سه نوبت هشت تا ده تکراری (75% -80% 1RM) با در نظر گرفتن اصل اضافه بار بود. در مراحل پیشازمون و پایان تمرین، آزمونهای عملکرد حافظه کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت و همچنین خونگیری انجام شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تی مستقل، تی وابسته و آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر 2×2 با سطح معنی داری 05/0 P≤تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: تغییر معنیداری در سطوح BDNF و حافظه میان مدت در دو گروه تمرین و کنترل مشاهده نشد (05/0P≥). نتایج آزمون tوابسته افزایش معنیداری در گروه تمرین در حافظه کوتاهمدت و بلندمدت نشان داد (05/0P≤)، اما پس از بررسی اثر تعاملی تمرین تغییرات معنیداری مشاهده نشد(05/0P≥). نتیجه گیری: با وجود اینکه BDNF به عنوان یک متابوتروفین، میانجی اثرات ورزش بر عملکرد شناختی شناخته شده است؛ اما هشت هفته تمرین مقاومتی نمیتواند اثر مطلوبی بر افزایش BDNF و عملکرد حافظه در زنان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک داشته باشد. دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121پاسخهای التهابی کودکان کوتاه قد مبتلا به ادیوپاتی به 2 هفته بی فعالیتی پس از یک دوره فعالیت بدنی1325133298803FAعباسعلی گائینیاستاد فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهرانمونا دماوندیدانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهرانJournal Article20160913هدف تحقیق: فعالیت بدنی یک عامل مهم تقویت سیستم ایمنی و کاهش عوامل التهابی است که میتواند رشد را با تاثیر بر واسطههای آنابولیک و کاتابولیک، گسترش دهد. این مطالعه با هدف بررسی پاسخهای التهابی کودکان کوتاه قد مبتلا به ادیوپاتی به 2 هفته بی فعالیتی پس از یک دوره فعالیت بدنی انجام شد. روش تحقیق: این پژوهش نیمه تجربی در جامعه کودکان مراجعه کننده به کلینیک غدد بیمارستان آتیه شهر تهران انجام شد . چهارده کودک مبتلا به کوتاه قدی ایدیوپاتی (4 دختر و 10 پسر) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیها در گروه تجربی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به فعالیت بدنی پرداختند. شدت فعالیت بدنی 40-60 درصد حداکثر تواتر قلبی بود. سطوح سرمی IL-6، TNF-α و IL-1β قبل و بعد از هشت هفته فعالیت بدنی و بعد از دو هفته بی فعالیتی سنجیده شد. دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل و اندازه گیریهای مکرر تحلیل شدند. نتایج: یافتههای مطالعه افزایش غیر معنیدار مقادیر IL-6 و کاهش غیر معنیدار مقادیر IL-1β را بعد از هشت هفته نشان داد (05/0<P). همچنین، مشخص شد پس از دو هفته بی فعالیتی، TNF-α و IL-1β کاهش غیر معنادار و IL-6 افزایش غیر معنادار داشتند(05/0<P). اختلاف مقادیر TNF-α بین گروه تجربی (69/1±1/14pg/ml) و کنترل(84/8±9/25pg/ml) پس از دو هفته بی فعالیتی معنادار بود (005/0(P=. بحث و نتیجه گیری: به نظر میرسد آثار مثبت فعالیت بدنی پس از دو هفته بی فعالیتی تا حدودی هنوز وجود دارد. بنابراین برای تعیین مدت لازم برای کاهش سایتوکاینهای التهابی به انجام پژوهشهایی با دوره تمرین طولانی تر از 8 هفته نیاز میباشد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121اثرات حاد کشش PNF عضله مخالف بر خستگی عصبی عضلانی، قدرت و الکترومایوگرافی عضله موافق در مفصل زانو افراد غیر ورزشکار1333134498805FAمحمد رضا اسداستادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه پیام نور کرجفریبرز هوانلودانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی تهرانسیروس شیخیدانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولوژی فعالیت بدنی و تندرستی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه پیام نور کرج0000-0002-1485-9428محسن میرعالیدانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی کاربردی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی تهرانJournal Article20160913هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات حاد کشش PNF عضله مخالف بر حداکثر گشتاور، مقدار پرش عمودی ارتفاع و خستگی عضله موافق در مفصل زانو افراد غیر ورزشکار بود. روش شناسی: پانزده نفر از دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی (3/1±7/21 سال ، 02/7±9/180 سانتی متر و 8/9±2/75 کیلو گرم) بصورت داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت نمودند. نمونههای تحقیق، آزمونهای پرش ارتفاع، حداکثر گشتارو تولیدی آیزوکینتیک در حین باز کردن مفصل زانو با سرعتهای 60 و 300 درجه بر ثاینه و همچنین آزمون 25 تکرار حداکثر گشتاور تولیدی آیزوکینتیک در حین باز کردن مفصل زانو با سرعت 60 درجه بر ثانیه را جهت خستگی، اجرا کردند. اطلاعات الکترومایوگرافی از عضلات پهن جانبی و دوسر رانی در حین اجرای آزمون خستگی ثبت شد. از روش آماری t تست وابسته برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج: نتایج آماری پژوهش نشان داد که در حداکثر گشتاور تولیدی آیزوکینتیک در حین باز کردن مفصل زانو در سرعت 60 درجه بر ثانیه (257 در مقابل 257 نیوتن بر متر: 945/0P=) و در سرعت 300 درجه بر ثانیه ( 145 در مقابل 146 نیوتن بر متر: 754/0P=) به ترتیب بین گروه کشش و گروه بدون کشش هیچ تفاوت معنا داری وجود ندارد. در مقدار پرش عمودی ارتفاع نیز به ترتیب بین گروه کشش و گروه بدون کشش هیچ تفاوت معنا داری یافت نشد (3/54 در مقابل 1/53 سانتی متر: 358/0P=). همچنین در مقدار درصد کاهش فرکانس میانه عضله پهن جانبی چهار سر ران (3/14 در مقابل 8/4 درصد: 161/0P=) و خستگی کار عضلات موافق (6/49 در مقابل 8/49 درصد: 891/0P=) به ترتیب بین گروه کشش و گروه بدون کشش تفاوت معنا داری وجود نداشت. بحث و نتیجه گیری: این نتایج نشان میدهد که انجام کشش حاد PNF عضلات مخالف بر حداکثر گشتاور، مقدار پرش عمودی ارتفاع و خستگی عضلات موافق تاثیر معناداری ندارد، بنابراین ممکن است استفاده از این شیوه قبل از تمرین، تاثیر مثبتی بر افزایش عملکرد عضلات موافق نداشته باشد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان ورزشکار مرد شرکتکننده در المپیاد ورزشی دانشجویان در سال 13931345135498807FAمینو باسامیاستادیار فیزیولوژی ورزش دانشگاه علامه طباطبائی تهرانخسرو ابراهیماستاد فیزیولوژی ورزش دانشگاه شهید بهشتی تهرانعلی ملکیکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزش دانشگاه شهیدبهشتی تهرانJournal Article20160913هدف تحقیق: وضعیت تغذیهای یکی از مهمترین عوامل تعیینکنندۀ سلامتی، آمادگی و عملکرد ورزشی ورزشکاران است. لذا هدف این تحقیق بررسی دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان مرد شرکتکننده در المپیاد ورزشی دانشجویان در سال 1393 بود. روش تحقیق: در این تحقیق 330 دانشجوی ورزشکار به روش انتخابی هدفدار برگزیده و با روش توصیفی- پیمایشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای (شامل 4 بخش) بود که به طریقه مصاحبه تکمیل شد. در بخش اول اطلاعات شخصی دانشجویان و در سایر بخشها میزان دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان ورزشکار بررسی شد. در این پرسشنامه 31 سؤال برای دانش تغذیهای، 21 سؤال برای نگرش تغذیهای و 8 سؤال برای عملکرد تغذیهای وجود دارد که حداکثر نمره برای هر سؤال یک میباشد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای t تک نمونهای، تحلیل واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج: یافتهها نشان داد که دانشجویان ورزشکار دانش و نگرش تغذیهای ضعیفی داشتند، اما عملکرد تغذیهای آنان متوسط بود. دراینبین، دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان ورزشکار بهطور معنیداری از حد مطلوب پایینتر بود (05/0p<). علاوه بر این رابطه مثبت و معنیداری بین دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای وجود داشت (05/0 p <) بااینحال، تفاوت معنیداری بین دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان ورزشکار در رشتههای ورزشی مختلف و بر اساس سطح تحصیلات آنان وجود نداشت (05/0 <p ). نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که وضعیت دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان مرد ورزشکار شرکتکننده در المپیاد ورزشی دانشجویان ضعیف است و همه ورزشکاران صرفنظر از رشته ورزشی و سطوح تحصیلات نیاز مبرم به آموزشهای نظری و کاربردی تغذیهای دارند.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121مقایسه تاثیر 8 هفته فعالیت تناوبی با شدت بالا و تداومی بر سطح پایه بیان پی سلکتین و شاخصهای پلاکتی در بیماران قلبی- عروقی1355136498808FAسجاد احمدی زاددانشیار، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی0000-0001-5859-3556مجید ملکیاستاد، مرکز تحقیقات قلب و عروق شهید رجائی، دانشگاه علوم پزشکی ایراننسیم نادریدانشیار، مرکز تحقیقات قلب و عروق شهید رجائی، دانشگاه علوم پزشکی ایرانهیوا رحمانیدانشجوی دکترای فیزیولوژی ورزش، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی0000-0002-0202-7384اکبر نوری حبشیدانشجوی دکترای فیزیولوژی ورزش، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید بهشتیمرتضی سلیمیاناستادیار، عضو هیات علمی گروه علوم آزمایشگاهی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشانسارا لطفیاناستادیار، مرکز تحقیقات قلب و عروق شهید رجائی، دانشگاه علوم پزشکی ایرانJournal Article20160913هدف: پلاکتها نقش مهمی را در علت شناسی بیماریهای قلبی عروقی بازی میکنند. هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر 8 هفته فعالیت تناوبی با شدت بالا و تداومی بر سطح پایه بیان پی سلکتین و شاخصهای پلاکتی در بیماران قلبی-عروقی بود. روش شناسی: به همین منظور تعداد 30 بیمار قلبی CABG و PCI به صورت داوطلبانه انتخاب و در سه گروه 10 نفره کنترل، تمرین تداومی و تمرین تناوبی با شدت بالا تقسیم شدند. آزمودنیهای دو گروه تمرین به مدت 8 هفته و هفته ای سه جلسه تمرین ورزشی داشتند. زمان هر جلسه 40 دقیقه بود که فعالیت تناوبی شامل گرم کردن، 8 تکرار 4 دقیقهای فعالیت (2 دقیقه فعالیت باشدت 90 درصد و 2 دقیقه استراحت فعال با شدت 30 درصد) و سرد کردن بود تمرین تداومی شامل 30 دقیقه فعالیت با شدت 60 درصد اوج اکسیژن مصرفی بود. گروه کنترل طی دوره تمرین هیچگونه فعالیت ورزشی نداشتند. نمونههای خونی قبل و بعد از هشت هفته گرفته شده و برای اندازه گیری پی سلکتین به روش فلوسیتومتری و شاخصهای پلاکتی آنالیز شد. از تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی و رگرسیون خطی چندگانه برای تحلیل آماری دادهها استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد بین تغییرات پی سلکتین در سه گروه تفاوت معنیدار وجود دارد (013/0=P). با مراجعه به آزمون تعقیبی بانفرونی مشاهده شد که بین تغییرات قبل و بعد از دروه تمرینی گروه کنترل و تمرین تناوبی تفاوت معتی داری وجود دارد (011/0=P). اما تغییرات شاخصهای پلاکتی در سه گروه تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0P>). بحث و نتیجه گیری: براساس یافتههای تحقیق حاضر میتوان نتیجه گیری نمود که هشت هفته فعالیت ورزشی منجر به کاهش پی سلکتین میشود که این کاهش تحت تاثیر نوع فعالیت میباشد و با توجه به تاثیر بیشتر تمرین تناوبی در مقایسه با تمرین تداومی در بیماران قلبی-عروقی، میتوان از تمرینات تناوبی نیز در برنامه بازتوانی این بیماران استفاده کرد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121Response of cortisol levels, TNF- α, and plasma lactate to the coenzyme Q10 during exercise at a constant intensity in active femalesپاسخ سطوح کورتیزول، TNF-α و لاکتات پلاسما به مکملدهی حاد کوآنزیم-10 طی فعالیت با شدت ثابت در زنان فعال1307131298773FAمسعود معینی شبستریدانشگاه آزاد اسلامی واحد کرجگلاره بیگلریشهرام سهیلیاستادیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرقدسJournal Article20151130Abstract
Purpose: The purpose of this study was to investigate the response of cortisol levels, TNF-α and plasma lactate to acute Q10 supplementation during constant load exercise in active females. Methods: 24 subjects were randomly assigned to supplementation and placebo groups. Supplement containing 2 mg per kg of body weight, coenzyme Q10, which was dissolved in 250 ml water. Placebo also contained water with food colour. Supplement and placebo consumed 120 min before the exercise test. Before and immediately after the test blood samples were collected. Data were analysed using the t test. Results: The results showed no significant differences between the rest and after exercise in the value of cortisol levels, TNF-α and lactate (p>.05). Conclusion: According to the results of this study and not positive effects of this supplement on the lactate and immune system, it seems that there is no need for the use of this supplement in active people.چکیدههدف تحقیق: هدف از پژوهش حاضر مطالعه پاسخ سطوح کورتیزول، TNF-α و لاکتات پلاسما به مکملدهی حاد کوآنزیم-10 طی فعالیت با شدت ثابت در زنان فعال بود. روش تحقیق: بدین منظور 24 آزمودنی بهصورت تصادفی به دو گروه مکمل و دارونما تقسیم شدند. مکمل شامل 2 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن کوآنزیم Q10 بود. دارونما نیز شامل 250 میلی لیتر آب همراه با رنگ خوراکی بود. پروتکل ورزشی به کار رفته در این تحقیق یک فعالیت با شدت ثابت بود. قبل و بلافاصله پس از اتمام آزمون، نمونه خونی جمعآوری شد. دادههای حاصل با استفاده از روش آماری t تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج حاصل بیانگر عدم وجود تفاوت معنیدار در مقادیر متغیرهای سطوح کورتیزول، TNF-α و لاکتات بین دو گروه در حالت استراحتی و بعد از فعالیت بود (05/0<p). نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده در این پژوهش و عدم وجود اثرات مثبت این مکمل بر شاخصهای سیستم ایمنی و لاکتات، به نظر نمیرسد لزومی برای استفاده از این مکمل در افراد فعال وجود داشته باشد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121inflammatory responses of children with idiopathic short stature to two weeks of inactivity after the one period of physical activityپاسخ های التهابی کودکان کوتاه قد مبتلا به ادیوپاتی به 2 هفته بی فعالیتی پس از یک دوره فعالیت بدنی98775FAعباسعلی گائینیمونا دماوندیJournal Article20150518aim: physical activity can influence growth and develop anabolic and catabolic mediators that affect on the growth.The purpose of study was to determine the investigate of inflammatory responses of children with idiopathic short stature to two weeks inactivity after the one period physical activity. Materials and Methods: this study was conducted on the population of children attending to endocrine clinic of atieh hospital of Tehran. 14 idiopathic short stature children (4 girls, 10 boys) were randomly divided into control and experimental groups. Experimental group performed eight weeks, three sessions each week and each session 60 minutes. The intensity of physical activity was 40-60% of HRR. IL-6, TNF-α and IL-1β were also measured before and after eight weeks of physical activity and after two weeks inactivity. Data were analyzed by kolmogorov-smirnov, independent t test and one-way ANOVA with repeated measures. Results: The result indicate that after eight weeks of physical activity, IL-6 increased insignificantly and IL-1β decreased insignificantly(p>0.05). Also, following two weeks of inactivity after eigh weeks, inflammatory cytokines TNF-α , IL-1β decrease and IL-6 increase, but this changes no significant(p>0.05). There was a significant between group difference in the TNF-α (P=0.005) response after two weeks of inactivity. Conclusion: In general, it can be concluded that the positive effects of physical activity observed after two weeks of inactivity, and physical activity inhibits the inflammatory response of this children.هدف تحقیق: فعالیت بدنی می تواند رشد را با تاثیر بر واسطه های آنابولیک و کاتابولیک، گسترش دهد. این مطالعه با هدف بررسی پاسخ های التهابی کودکان کوتاه قد مبتلا به ادیوپاتی به 2هفته بی فعالیتی پس از یک دوره فعالیت بدنی انجام شد. روش تحقیق: این پژوهش در جامعه کودکان مراجعه کننده به کلینیک غدد بیمارستان آتیه شهر تهران انجام شد. 14کودک مبتلا به کوتاه قدی ایدیوپاتی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 60دقیقه به فعالیت بدنی پرداختند. شدت فعالیت بدنی 40-60 درصد حداکثر تواتر قلبی بود. سطوح سرمی IL-6، TNF-α و IL-1β قبل و بعد از هشت هفته فعالیت بدنی و بعد از دو هفته بی فعالیتی سنجیده شد.داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج: یافته های مطالعه افزایش غیر معنی دار مقادیرIL-6 و کاهش غیر معنی دار مقادیر IL-1β را بعد از هشت هفته نشان داد(05/0دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121The nutritional knowledge, attitude and practice of men students athlete's in 2014, IR- university Games.دانش، نگرش و عملکرد تغذیه ای دانشجویان ورزشکار شرکت کنده در المپیاد ورزشی دانشجویان در سال 139398778FAAli MalekiJournal Article20160106Abstract
Introduction: the nutritional status of an athlete is a determinant factor of health, fitness and sports performance. The aim of this study was to investigate the nutritional knowledge, attitude and practice of men students athlete's in 2014, IR- university Games.
Methods: In this study, 330 student-athletes selected by purposeful selection and were evaluated by descriptive-survey method. Collecting data method was a KAP questionnaire that comprised 4 sections. In section one, the personal information of athlete's students and in the following sections, nutritional knowledge, attitude and practice was studied. Also for analysis of data one sample t-test, one way ANOVA and Pearson correlation coefficient were used. Results: The results showed that nutritional knowledge and attitude the men students athlete's low. but their nutritional practice was moderate. Also Nutritional knowledge, attitude and practice of men students athlete's were lower than normal.
(p < 0.05).Also, there was no significant difference between nutritional knowledge, attitude and practice on sport and academic levels (p > 0.05). In addition, there was a significant positive correlation between knowledge, attitude and practice (p < 0.05). Conclusion: This study showed that the nutritional knowledge, attitude and practice of men students athlete's in university games was moderate and low. So they need more theoretical and applied nutrition education.
Keywords:. چکیده هدف تحقیق: وضعیت تغذیهای یکی از مهمترین عوامل تعیینکنندهی سلامتی، آمادگی و عملکرد ورزشی ورزشکاران است. لذا هدف این تحقیق مطالعه دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان مرد شرکتکننده در المپیاد ورزشی دانشجویان در سال 1393 بود. روش تحقیق: در این تحقیق 330دانشجوی ورزشکار به روش انتخابی هدفدار برگزیده و با روش توصیفی-پیمایشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه KAP (شامل 4 بخش) بود که به طریقهی مصاحبه تکمیل شد. در بخش اول اطلاعات شخصی دانشجویان و در سایر بخشها میزان دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان ورزشکار بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای t تک نمونهای، تحلیل واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج: یافتهها نشان داد که دانشجویان ورزشکار دانش و نگرش تغذیهای ضعیفی داشتند، اما عملکرد تغذیهای آنان متوسط بود. در این بین، دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان ورزشکار بهطور معنیداری از حد مطلوب پایینتر بود (0/05> p ). همچنین، تفاوت معنیداری بین دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای دانشجویان ورزشکار با رشته ورزشی و سطح تحصیلات آنان وجود نداشت (0/05 <p ).علاوه بر این رابطه مثبت و معنیداری بین دانش، نگرش و عملکرد تغذیهای وجود داشت (0/05> p ) .نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که وضعیت دانش، نگرش و عملکرد تغذیه ای دانشجویان مرد ورزشکار شرکتکننده در المپیاد ورزشی دانشجویان در حد متوسط و ضعیف بوده و همه ورزشکاران نیاز مبرم به آموزشهای نظری و کاربردی تغذیهای دارند.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121Comparison the effects of 8 weeks of high intensity interval training and continuous trainingon CD62P expression and platelet indices in cardiovascular diseaseتاثیر 8 هفته فعالیت تناوبی با شدت بالا ی و تداومی بر سطح پایه بیانCD62Pو شاخص های پلاکتی در بیماران قلبی- عروقی98780FAHiwa Rahmaniدانشگاه شهید بهشتی0000-0002-0202-7384Journal Article20160312The aim of this study was to compare the effects of 8 weeks of high intensity interval trainingandcontinuous training on CD62P expression and platelet indices in cardiovascular patients. Therefore, 30 CABG and PCI heart patient voluntary participated and divided into three groups (n=10): control, continuous and high-intensity interval group. Anthropometric characteristics and peak oxygen consumption was recorded before starting a workout. Each session was 40 minutes. Interval session consists of warm-up, 8 reps/ four min(exercise: 2min, active recovery: 2min, intensity: 90 /30) and cool down, but continues session includes 30 minutes of continuous exercise intensity activity with 60% of peak oxygen consumption. The control group did not have a regular activity. Blood samples taken before and after the eight-week and their p-selectin and platelet indices were measured. Repeated measure ANOVA with between group factor and multiple linear regression were used for statistical analysis. The results showed that P-selectin expression changes between the groups were significantly different (P=.013). Post-hoc test show that the changes between control and interval groups were significant (P=.011). But no significant changes were observed in all platelet indices (P>0.05).It is concluded that eight weeks of exercise leads to reduction in P-selectinexpression that was also affected by type of activity. Based on more effects of interval training in cardiovascular patients, use of interval training can be suggested in their rehabilitation program.هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر 8 هفته فعالیت تناوبی با شدت بالا و تداومی بر سطح پایه بیان CD62Pو شاخص های پلاکتی در بیماران قلبی-عروقی بود. به همین منظور تعداد 30 بیمار قلبی CABG و PCI به صورت داوطلبانه انتخاب و در سه گروه 10 نفره کنترل، تمرین تداومی و تمرین تناوبی با شدت بالا تقسیم شدند. آزمودنی های دو گروه تمرین به مدت 8 هفته و هفته ای سه جلسه تمرین ورزشی داشتند. طول هر جلسه 40 دقیقه بود که فعالیت تناوبی شامل گرم کردن، 8 تکرار 4 دقیقهای فعالیت (2 دقیقه فعالیت و 2 دقیقه استراحت فعال باشدت 90 به30) و سرد کردن بود تمرین تداومی شامل 30 دقیقه فعالیت با شدت 60 درصد اوج اکسیژن مصرفی بود. گروه کنترل طی دوره تمرین هیچگونه فعالیت ورزشی نداشتند. نمونه های خونی قبل و بعد از هشت هفته گرفته شده و برای اندازه گیری پی سلکتین و شاخص های پلاکتی آنالیز شد. از تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی و رگرسیون خطی چندگانه برای تحلیل آماری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد بین تغییرات پی سلکتین در سه گروه تفاوت معنی دار وجود دارد (013/0=P). با مراجعه به آزمون تعقیبی مشاهده شد که بین تغییرات گروه کنترل و تمرین تناوبی تفاوت معتی داری وجود دارد (011/0=P). اما تغییرات شاخص های پلاکتی در سه گروه تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0P>). براساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود که هشت هفته فعالیت ورزشی منجر به کاهش پی سلکتین می شود که این کاهش تحت تاثیر نوع فعالیت می باشد و با توجه به تاثیر بیشتر تمرین تناوبی در مقایسه با تمرین تداومی در بیماران قلبی-عروقی، می توان از تمرینات تناوبی نیز در برنامه بازتوانی این بیماران استفاده کرد.دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-37109120161121The Effect of 8 Weeks Resistance Training on Serum BDNF Level and Memory Performance in Middle-aged Women with Metabolic Syndromeاثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی BDNF و عملکرد حافظه زنان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک98782FAمحسن ابراهیمیدانشگاه سمنانپگاه میرزاعلیسید محسن آوندیدانشگاه سمنان0000-0002-5627-0435Journal Article20151211Aim: The purpose of this study to verify the effects of resistance training on Serum BDNF Level and Memory Performance in Middle-aged Women with Metabolic Syndrome.
Methods: 22 volunteers middle-age woman with metabolic syndrome for sampling, were selected and randomly assigned to a resistance training protocol (n = 12, 43.08 ± 5.14 years, 74.13 ± 7.16 kg) or a control group (n = 10, 39.9 ± 4.53 years, 82.23 ± 11.61 kg). In the resistance training protocol, ten exercises were performed, with 3 × 8–10 maximal repetitions three times per week With regard to the principle of overload. Short term, midterm and long term memory tests and also blood sampling were conducted before and after training. Data were analyzed using independent and depended t-test, analysis of variance with repeated measures 2 × 2 with the level of statistical significance was set at P ≤ 0.05.
Results: No significant changes in the levels of BDNF and midterm memory in the control and exercise and control groups was not observed (P ≥ 0.05).The dependent t test results showed a significant decrease in short term and long term memory in the exercise group (P ≤ 0.05), but after interactive exercise effect no significant changes was not observed (P ≥ 0.05).
Conclusion: In spite of the fact the BDNF as a metatrophin, mediating the effects of exercise on cognitive function is known, but eight weeks of resistance training cannot have a favorable effect on increasing BDNF and memory function in middle-aged women with metabolic syndrome.مقدمه: هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر سطوح BDNF و عملکرد حافظه زنان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک بود. روش تحقیق: 22 زن داوطلب میانسال مبتلا به سندروم متابولیک به صورت نمونهگیریدردسترس،گزینششدند و به طور تصادفی به دو گروه تمرین (تعداد=12، 14/5 ± 08/43 سال، 16/7 ± 13/74 کیلوگرم) و گروه کنترل (تعداد=10، 53/4 ± 9/39 سال، 61/11 ± 23/82 کیلوگرم) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت هشت هفته و سه روز در هر هفته به تمرین مقاومتی پرداختند. تمرین شامل سه نوبت هشت تا ده تکراری با در نظر گرفتن اصل اضافه بار بود. در مراحل پیشآزمون و پایان تمرین، آزمونهای عملکرد حافظه کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت و همچنین خونگیری انجام شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تی مستقل، تی وابسته و آنالیز واریانس با اندازهگیری مکرر 2×2 با سطح معنی داری 05/0 P≤تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها: تغییر معنیداری در سطوح BDNF و حافظه میان مدت در دو گروه تمرین و کنترل مشاهده نشد (05/0P≥). نتایج آزمون tوابستهافزایش معنیداری در گروه تمرین در حافظه کوتاهمدت و بلندمدت نشان داد (05/0P≤)، اما پس از بررسی اثر تعاملی تمرین تغییرات معنیداری مشاهده نشد(05/0P≥). نتیجه گیری: با وجود اینکه BDNF به عنوان یک متابوتروفین، میانجی اثرات ورزش بر عملکرد شناختی شناخته شده است؛ اما هشت هفته تمرین مقاومتی نمیتواند اثر مطلوبی بر افزایش BDNF و عملکرد حافظه در زنان میانسال مبتلا به سندروم متابولیک داشته باشد.