دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622The effect of ischemic preconditioning on the of anaerobic performance in female student's athletesاثر پیش آماده سازی ایسکمی برعملکرد بی هوازی دختران ورزشکار1149896410.52547/joeppa.12.2.1FAاکرم شریفی مقدمدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایرانفائزه ناصرخانیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایرانJournal Article20170204Abstract<br />Purpose: Recently, effect of ischemic preconditioning (IPC) in sports as an ergogenic aid is taken into consideration. IPC may have positive effects on the athletic performance of individuals, which leads to increased capacity in exercise. So, the aim of this study was to investigate the effect of IPC on anaerobic performance of female student›s athletes.<br />Methods: For this purpose, in a randomized crossover design, sixteen females with a mean age of 0.60±20.78 years and weight 10.03±55.94 kg assigned into two conditions: Experiment (preconditioning included four set of five-minute occlusion-reperfusion, with five minutes reperfusion, then performing two Wingate tests) and Control (sham preconditioning included four set of five-minutes closing cuff without pressure, then performing two Wingate tests). The rest period between two Wingate tests was two minutes. Borg scale were measured immediately after the last stage of ischemia and Wingate test. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance and LSD test significance level was P <0.05.<br />Results: The results showed that the peak power increased in experimental condition compared to the control, but this increase was not statistically significant (P>0.05). Also, there was no significant difference in average power, mean power and heart rate between control and experimental condition (P>0.05). IPC lead to significant decrease in the perceived exertion in experimental condition (p˂0.05).<br />Conclusion: Results showed that the IPC has no effect on power output in female student›s athletes. It seems, IPC before power tasks in female student›s athletes, must be with more intensity and time and in big organs with a larger muscle size to have more effects.<br /><br /><br />هدف: پیش آماده سازی ایسکمی، ممکن است اثرات مثبت بر عملکرد افراد داشته باشد که منجر به افزایش ظرفیت اجرا<br />در ورزش شود. لذا هدف از این پژوهش، بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی بر عملکرد بی هوازی دختران ورزشکار بود.<br />روش ها: شانزده دختر )میانگین سن 60 / 0± 78 / 20 سال و وزن 03 / 10 ± 94 / 55 کیلوگرم( در یک طرح متقاطع تصادفی<br />در دو گروه تجربی )پیش آماده سازی شامل چهار دور پنج دقیقهای انسداد با پنج دقیقه جریان مجدد، سپس اجرای دو<br />آزمون وینگیت( و کنترل )پیش آماده سازی نمایشی شامل چهار دور پنج دقیقهای بستن کاف بدون اعمال فشار، سپس<br />اجرای دو آزمون وینگیت( قرار گرفتند. میزان درک فشار، بلافاصله پس از آخرین مرحله ایسکمی و هر آزمون وینگیت<br />اندازه گیری شد. دادهها با استفاده از آزمون تحل ل وار انس با اندازه گ ریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی ی ی ی<br />داری 05 / p>0 تحلیل شد.<br />نتایج: نتایج نشان داد که توان اوج در گروه تجربی نسبت به کنترل در آزمون دوم وینگیت به طور غیرمعنی دار بیشتر<br />بود ) 05 / p>0 (. بین شاخصهای میانگین و حداقل توان و ضربان قلب تمرین، بین دو گروه مختلف کنترل و تجربی تفاوت<br />معنی داری وجود نداشت ) 05 / p<0 (. درک فشار در گروه تجربی، به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کمتر بود<br />.)p>0/05(<br />نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، اجرای پیش آماده سازی ایسکمی، با شدت و مدت اعمال شده در این پژوهش،<br />تأثیری بر برونده توان بی هوازی در دختران ورزشکار نداشت. به نظر میرسد که پیش آماده سازی ایسکمی، قبل از<br />حرکات توانی در دانشجویان دختر ورزشکار باید با شدت و مدت بیشتر و در اندامهای با حجم عضلانی بزرگتر اعمال شود،<br />تا اثرات بیشتری به دنبال داشته باشد.<br /><br />https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98964_e79a96459a5400d7f0d7786bf4c93ece.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622Effect of 30 hours sleep deprivation on shooting score and corticospinal excitability in soldiersتاثیر 30 ساعت محرومیت از خواب بر امتیاز تیراندازی و تحریکپذیری قشری نخاعی سربازان15299896910.52547/joeppa.12.2.15FAاحمد رضا یوسف پور دهاقانیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانرضا قراخانلوگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانزهرا رضاسلطانیگروه طب فیزیکی، دانشگاه علوم پزشکی آجا، تهران، ایرانJournal Article20170628Purpose: In order to understand the effect of sleep disorders on nervous system-related functions, it is important to investigate the neural mechanisms behind these disorders. so the Purpose of this study was to investigate the Effect of 30 hours sleep deprivation on shooting score and corticospinal excitability of Thenar eminence muscle in soldiers. For this purpose, 11 volunteers (male) were selected from a military training center.<br />Methods: In two stages, using Transcranial magnetic stimulation technique by Medtronic device as well as to register the shooting score by air rifle before and after 30 hours of sleep deprivation, the subjects were studied. Obtained data, with descriptive statistics and t-test were analyzed.<br />Results: It was shown that 30 hours of sleep deprivation caused a signifi cant decrease in shooting score(p=0.003); also signifi cantly increased the range of motor evoked potential amplitude (p=0.009), no signifi cant reduction of motor evoked potential latency and no signifi cant increase in facilitated motor evoked potential latency (p=0.98, p=0.15).<br />Conclusion: According to the results of this study it can be concluded that 30 hours of sleep deprivation, signifi cantly decreased the score of shooting, Since, any signifi cant increase or decrease in the amount of excitability affects the optimal performance of the nervous system, Therefore, it can be said that the decrease in shooting score in subjects of this study is probably related to the disturbance in the observed amount of excitability nervous system , Which can be considered in future research.هدف: بررسی ساز و کارهای عصبی در پی اختلال در خواب، به منظور شناخت آثار نامطلوب این اختلال، بر عملکردهای<br />مرتبط با سیستم عصبی بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، این مقاله در نظر دارد تا به بررسی تأثیر 30 ساعت محرومیت<br />از خواب، بر امتیاز تیراندازی و تحریک پذیری قشری نخاعی عضلات برجستگی تنار در سربازان بپردازد.<br />روش ها: یازده نفر از سربازان یک مرکز آموزشی نظامی، به روش انتخاب خوشهای و تصادفی برگزیده و در دو مرحله<br />کنترل و تجربی، با بهره گیری از روش آزمایشگاهی تحریک مغناطیسی مغز، با استفاده از دستگاه محرک مغناطیسی<br />مدترونیک و ثبت نمره تیراندازی با تفنگ بادی، قبل و بعد از 30 ساعت محرومیت از خواب مورد مطالعه قرار گرفتند.<br />میانگین و دامنه اختلافات، با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری t همبسته بررسی شد.<br />نتایج: سی ساعت محرومیت از خواب، موجب کاهش معنی دار امتیاز تیراندازی ) 003 / p=0 ( و افزایش معنی دار<br />دامنه برانگیختگی تحریک قشری نخاعی ) 009 / p=0 ( شد، اما تغییرات هدایت مرکزی و هدایت مرکزی تسهیل شده<br />آزمودنیهای این پژوهش، از نظر آماری معنی دار نبود ) 98 / p=0 و 15 / .)p=0<br />نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، 30 ساعت محرومیت از خواب، موجب کاهش معنی دار نمره تیراندازی<br />میشود؛ و از آنجایی که هرگونه افزایش و یا کاهش معنیدار میزان تحریکپذیری بر عملکرد بهینه دستگاه عصبی تأثیر<br />میگذارد، لذا میتوان گفت که کاهش نمره تیراندازی، احتمالاً به اختلال در میزان تحریک پذیری عصبی مشاهده شده<br />مرتبط باشد.https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98969_51905dd693fc404d26863e4540079997.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622Effect of eight weeks' selected resistance training on serum levels of estradiol, sex hormone-binding globulin (SHBG) and body composition in obese and overweight premenopausal womenتأثیر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی استرادیول، گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی و ترکیب بدن در زنان پیش یائسه دارای اضافه وزن31439897010.52547/joeppa.12.2.31FAماندانا غلامیگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد
اسلامی، تهران، ایران0000-0001-8960-4123ریحانه تطهیری مقدمگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد
اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20170724Purpose: Among the most important sex hormones that changes in their levels are related to different diseases pathogenesis can mentioned to sex hormone binding globulin (SHBG) and estradiol. Therefore, the aim of present study was to investigate the effect of eight weeks’ selected resistance training on serum levels of estradiol, sex hormone-binding globulin (SHBG) and body composition in overweight premenopausal women.<br />Methods: Twenty premenopausal women assigned in two experiment (mean age 44.3±2.11 years) and control (mean age 42.3±5.37 years) groups. Experiment group performed resistance training for eight weeks, three sessions in week by using Thera band. resistance exercise consist of 16 movements for upper body, trunk and lower body. Each movement performed with 10 repetitions, 3 set and two-minute interval rest between sets and one minute’s rest between exercises. 48 hours after the last exercise session, blood samples collected and desired variables (SHBG and estradiol) were measured by Elisa method. Data analyzed by analyze covariance test.<br />Results: Increase the SHBG and decrease of body fat percent were significant in training group. But, changes in serum levels of estradiol wasn’t significant statistically.<br />Conclusion: Different type of exercise training play important role in modulation of sex hormones levels. According to present study results, probably resistance training with Thera band have positive effects on modulate of sex hormones levels in women with overweight.هدف: از بین هورمون های مهم جنسی که تغییرات در غلظت آنها با پاتوژنز بیماری های مختلف مرتبط است، می توان به<br />گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی ) SHBG ( و استرادیول اشاره کرد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر هشت هفته<br />تمرین مقاومتی منتخب بر سطوح سرمی استرادیول، SHBG و ترکیب بدن در زنان پیش یائسه دارای اضافه وزن بود.<br />روشها: بیست زن پیش یائسه دارای اضافه وزن، به دو گروه تجربی )میانگین سنی 11 / 2± 3/ 44 سال( و کنترل )میانگین<br />سنی 37 / 3± 5/ 42 سال( تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه، تمرینات ورزشی مقاومتی با<br />تراباند را انجام دادند. تمرینات مقاومتی شامل 16 حرکت برای بالاتنه، تنه و پایین تنه بود. هر حرکت با 10 تکرار، 3 نوبت<br />و 2 دقیقه استراحت بین نوبت ها و یک دقیقه استراحت بین حرکات اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین،<br />نمونههای خونی جمع آوری و سطوح متغیرهای مورد نظر ) SHBG و استرادیول( به روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با<br />آزمون آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.<br />نتایج: نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که افزایش SHBG و کاهش درصد چربی بدن در گروه تمرین معنادار، ولی<br />تغییرات سطوح سرمی استرادیول گروه ها از نظر آماری فاقد معنا است.<br />نتیجه گیری: با توجه به یافتهها به نظر می رسد که انواع مختلف تمرینات ورزشی، نقش مهمی در تعدیل سطوح<br />هورمون های جنسی ایفا می کنند. بر مبنای نتایج این پژوهش، احتمالاً تمرینات مقاومتی با تراباند اثرات مثبتی بر تعدیل<br />سطوح هورمون-های جنسی زنان دارای اضافه وزن دارد.https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98970_a43a98c300b5f80f5a05d6935cbbecec.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622The effect of four weeks HIIT training with ginseng supplementation on aerobic, anaerobic powers and body composition of Overweight and obese femalesتأثیر چهار هفته تمرین HIIT با مکمل سازی جینسینگ بر توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاقی45549897110.52547/joeppa.12.2.45FAجواد وکیلیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانرامین امیرساساندانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران0000-0002-0329-6973عذراء نورمحمدیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20170830Purpose: The use of nutritional interventions such as dietary supplements is recommended to prevent early onset of fatigue, physical activity stresses, and improved performance during the race. The aim of this study was to examine The effect of four weeks HIIT training with ginseng supplementation on aerobic, anaerobic powers and body composition of Overweight and obese females.<br />Methods: In this semi-experimental study, 40 overweight- obese women with mean and standard deviation were weight 77.30 ± 9.97 kg, age 33.01 ± 3.5 years old, and Body fat percent %36.39±3.7, which is purposefully, grouped in four supplements, supplement-training, training and control groups. The HIIT training protocol lasted for four weeks and three sessions a week, and each session was 4-6 sets and each set was 30 seconds, fast paced with 80% MHR and 270 seconds fast walking for the training groups. Each participant in supplement and supplement-training groups has taken one 500 mg ginseng supplement capsule for four weeks each day. The fat percentage was measured by the Jackson-Pollack three-point method and peak power output (PPO), maximum power point (MPP), and fatigue index (FI) measured by the 30-Seconds Wingate test and Vo2max by Queen’s test method. The data were analyzed with covariance analysis with using SPSS22 software at a significance level of 0.05.<br />Results: As the results of covariance analysis showed that Ginseng supplementation with HIIT training on maximum aerobic power, Peak anaerobic power, average anaerobic power, minimum anaerobic power, weight, fat percentage, WHR, there is significant difference between four groups (p<0.05); but there is no significant difference between four groups in LBM (p>0.05).<br />Conclusion: Intense interval training with ginseng supplementation improves aerobic and anaerobic capacity and body composition (body fat percentage, weight, WHR and BMI) of women with overweight and obesity.<br /><br />هدف: استفاده از مداخلات تغذیهای مانند مکملهای غذایی به منظور جلوگیری از بروز زود هنگام خستگی، فشارهای<br />ناشی از فعالیت بدنی و بهبود عملکرد در هنگام مسابقه توصیه شده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر چهار هفته<br />تمرین HIIT با مکملدهی جینسینگ بر توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن و چاق می باشد.<br />روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی، 39 زن دارای اضافه وزن و چاق با میانگین و انحراف استاندارد وزن 7/ 9± 30 / 77<br />کیلوگرم، سن 5/ 3± 01 / 33 سال و درصد چربی 7/ 3± 39 / 36 % به صورت هدفمند، در چهار گروه مکمل، تمرین مکمل،<br />تمرین و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین HIIT به مدت چهار هفته و سه جلسه در هفته و در هر جلسه 4 تا 6 نوبت و<br />هر نوبت 30 ثانیه دوی سرعت با MHR %80 و 270 ثانیه پیاده روی سریع برای گروه های تمرینی اجرا شد. آزمودنی های<br />گروه های مکمل و تمرین مکمل به مدت چهار هفته، هر روز یک عدد کپسول 500 میلی گرمی مکمل جینسینگ مصرف<br />کردند. درصد چربی، به روش سه نقطهای جکسون و پولاک، حداکثر توان بی هوازی ) PPO (، میانگین توان ) MPP ( و<br />شاخص خستگی ) FI ( با آزمون وینگیت 30 ثانیه ای و سنجش Vo2max با تست پله کوئین سنجیده شد. داده ها در نرم<br />افزار Spss22 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس با سطح معناداری 5 صدم تحلیل گردید.<br />نتایج: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مصرف مکمل ج نس نگ به همراه تمرینات HIIT ، بر توان هوازی بیشینه، ی ی<br />اوج توان بی هوازی، متوسط توان بی هوازی، حداقل توان بی هوازی، وزن، درصد چربی، نسبت دور کمر به دور باسن،<br />بعد از کنترل اثر متغیر همپراش، تفاوت معناداری بین چهار گروه مکمل، تمرین مکمل، تمرین و کنترل وجود داشت<br />p>0/05( (، اما در متغیر توده بدون چربی تفاوت معناداری مشاهده نشد ) 05 / .)p<0<br />نتیجه گیری: با توجه به یافتهها به نظر میرسد که تمر ن تناوبی شدید همراه با مکمل دهی ج نس نگ می تواند در ی ی ی<br />بهبود توان هوازی، بی هوازی و ترکیب بدنی )درصد چربی، وزن، نسبت دور کمر به باسن و BMI ( زنان دارای اضافه وزن<br />و چاق مؤثر باشد.https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98971_f22454a8e3b4810c57c2db4e35717dd3.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622The effect of high intensity interval and continues training on cardiac stem cells function and myocardial regeneration capacity in male ratsتاثیر تمرین تناوبی شدید و تمرین تداومی بر عملکرد سلولهای بنیادی و ظرفیت خود نوزایی سلول های میوکاردموش های صحرایی55669897210.52547/joeppa.12.2.55FAارزو اسکندری شهرابیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانرحمان سوریدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0002-4661-7204سیروس چوبینهدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانزهره مظاهری تیرانیموسسه تحقیقاتی هیستوژنوتک پاسارگاد، تهران، ایرانJournal Article20180112Purpose: Adult cardiac stem cells have ability to regenerate and repair cardiac cells through proper stimulation. Cardiac regeneration capacity decreases with ageing, while physical activities play a positive role in this case. The aim of this study was the effect of high intensity interval and continues training on cardiac stem cells function and myocardial regeneration capacity in male rats.<br />Methods: Twenty-four Vistar male rats (365.6±13.3 g, 6-8 month) were divided into three groups HIIT (high intensity) continuous and control. The training protocol was performed 5 sessions per week for 6 weeks. The heart rats were extracted and c-Kit and Ki67 values were analyzed by Immunohistochemistry and Nkx2.5 gene expression for cardiac stem cells was measured by Real Time-PCR. The data were analyzed by one-way ANOVA (P≤0.05).<br />Results: According to the results of this study, there was a significant increase in c-Kit cells in the HIIT (P=0.001) and in the continuous group (P=0.018) and Significant increase in positive Ki67 cells in the HIIT group (P=0.001) and continuous group (P=0.05). This increase was greater in the HIIT group. As well as a significant increase was observed in the Nkx2.5 gene expression in the HIIT training group (P=0.015) and in the continuous group (P=0.03) which increased in the continuous group was grater.<br />Conclusion: The results showed that the intensity of training is more effective for cardiac regeneration adaptation and HIIT have more positive effects on differentiation of cardiac stem cells.هدف: نشان داده شده که فعالیت ورزشی در بیشتر گونه های جانوری به افزایش و بهبود شاخصهای عملکردی قلبی منجر می شود. به نظر میرسد که به دنبال انواع فعالیت ورزشی ظرفیت خود نوزایی قلبی از طریق افزایش تشکیل کاردیومیوسیتهای جدید افزایش مییابد. مطالعه حاضر تاثیر تمرینات تناوبی شدید و تداومی بر عملکرد سلول های بنیادی و ظرفیت خود نوزایی قلبی را بررسی میکند.روش شناسی: 24 عدد رت ویستار نر بالغ به سه گروه تمرین تناوبی شدید ،تداومی و کنترل تقسیم شدند. پروتکل های تمرینی 5 روز در هفته و 6 هفته اجرا شد. بافت قلب استخراج و مقادیر c-Kit و Ki67 به روش ایمونوهیستوشیمی و بیان ژن Nkx2.5به روش RealTime-PCR آنالیز شد. روش اماری تحلیل واریانس یک طرفه با معناداری )05/0(P≤ استفاده شد. نتایج: افزایش معنادار سلولهای مثبت c-Kit در گروه تمرین HIIT )00/0(P≤ و در گروه تداومی )0۱۸/0(P≤ مشاهده شد که این افزایش در گروه HIIT بیشتر بود. افزایش معنادار سلول های مثبتKi67 در گروه تمرین HIIT )00/0(P≤ و گروه تداومی )05/0(P≤ مشاهده شد که این افزایش در گروهHIIT بیشتر بود. همچنین افزایش معنادار بیان ژن Nkx2.5در گروه تمرین HIIT )015/0(P≤و در گروه تداومی )03/0(P≤ مشاهده شد که این افزایش در گروه تداومی بیشتر بود. بحث و نتیجه گیری:به نظر می رسدتمرینات ورزشی از طریق افزایش تکثیر سلولهای بنیادی در قلب بازسازی قلب را آغاز کرده و متعاقب آن تمایزc-Kit را فعال و بیان ژن Nkx2.55 را که دو عامل اصلی رونویسی اولیه دودمان قلب هستند افزایش میدهد؛ که موجب تولید سلولهای جدید قلب میشود. https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98972_4f4110b0dea4233e9e5359925564a490.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622بررسی هیستوپاتولوژیک و تحلیل ایمونوهیستوشیمیایی بیان ماکروفاژهای مرتبط با تومور در پاسخ به نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو و تمرین شنای زیر بیشینهتاثیر تمرین شنا و قرارگیری در معرض نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو ) NNK ( بر پاسخ ایمونوهیستوشیمیایی ماکروفاژهای مرتبط با تومور در موش های صحرایی67799897310.52547/joeppa.12.2.67FAعلی برزگریگروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران0000-0001-7926-5885شادمهر میردارگروه فیزیولوژی ورزش، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایرانمحمد رعناییگروه پاتولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایرانJournal Article20180206Purpose: The nicotine derived nitrosamine ketone (NNK) is one of the strongest carcinogens in tobacco that involved in induction of lung cancer by changing the stimulation of tumor associated macrophages. The aim of this study was to effect of swimming training and exposure to nicotine derived nitrosamine ketone (NNK) on the immunohistochemical response of tumor-associated macrophages in wistar rats.<br />Methods: For this purpose, 46 Wistar rats were randomly divided into five groups consist of training, training + NNK, NNK, saline and control. NNK-induced groups received NNK subcutaneously one day per week at a rate of 12/5 mg per kg body weight and the training groups performed submaximal swimming training for 12 weeks. Levels of CD68-Tumor associated macrophages in homogenized lung tissue were measured by immunohistochemistry. To analyze the data; ANOVA and tukey’s test were used at a significance level of p≤0.05.<br />Results: The results showed that immunohistochemical expression of TAM in the training group was significantly lower than the NNK group (P = 0.001) (92%). Immunohistochemical expression of TAM was also significantly lower in the NNK + training group than in the NNK group (P = 0.001) (92%). In addition, the immunohistochemical expression of TAM in the NNK group was significantly higher than the solvent group (P = 0.001) (766%).<br />Conclusion: Generally, it could be confirmed that regular submaximal swimming training plays an important role in inhibition of the effects of lung inflammation induced by NNK via decreased of Tumor associated macrophages activity.هدف: نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو ) NNK (، یکی از قویترین کارسینوژنهای تنباکو است که با تغییر در آزادسازی<br />ماکروفاژهای مرتبط با تومور ) TAM ( در القای سرطان ریه مؤثر است. هدف از این مقاله، تأثیر تمرین شنا و قرارگیری<br />در معرض نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو ) NNK ( بر پاسخ ایمونوهیستوشیمیایی ماکروفاژهای مرتبط با تومور در<br />موشهای صحرایی است.<br />روشها: بدین منظور 46 سر موش صحرایی نر بالغ ویستار به صورت تصادفی به پنج گروه تمرین، تمرین+ ،NNK، NNK<br />حلال و کنترل دسته بندی شدند. گروه های تحت القای NNK به صورت زیر جلدی 1 بار در هفته و به میزان 5/ 12 میلی<br />گرم بر کیلوگرم وزن بدن در 12 هفته NNK دریافت کردند. گروه های تمرین نیز به مدت 12 هفته به شنا زیر بیشینه<br />پرداختند. بیان ماکروفاژهای مرتبط با تومور در بافت ریه با روش ایمونوهیستوشیمی اندازه گیری شد. با استفاده از تحلیل<br />واریانس یک-طرفه و آزمون پیگیری توکی در سطح معنی داری 05 / P≥0 استفاده شد.<br />نتایج : نتایج نشان داد که بیان ایمونوهیستوشیمیایی TAM در گروه تمرین نسبت به گروه P= 0/001( NNK (، به<br />طور معنیداری کمتر بود ) 92 %(. بیان ایمونوهیستوشیمیایی TAM نیز در گروه تمرین+ NNK نسبت به گروه NNK<br />P=0/001( ( به طور معنیداری کمتر بود ) 92 %(. علاوه بر این، بیان ایمونوهیستوشیمیایی TAM در گروه NNK ، نسبت<br />به گروه حلال ) 001 / P= 0 ( به طور معنیداری بیشتر بود ) 766 %(.<br />نتیجه گیری: به طور کلی میتوان اذعان داشت که تمرین ورزشی منظم هوازی زیر بیشینه، در مهار آثار التهابی ریه ناشی<br />از القای NNK با کاهش میزان فعالیت ماکروفاژهای مرتبط با تومور نقش مؤثری دارد.https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98973_8e08b4d7a91481b5d055d2c0c389a14f.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622The effects of eight weeks’ yoga training on serum levels of IL-17 in women with multiple sclerosisتأثیر هشت هفته تمرین یوگا بر سطوح سرمی IL-17زنان مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس81929897410.52547/joeppa.12.2.81FAسید محسن آوندیگروه علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران0000-0002-5627-0435مرجانه زاهدیگروه علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانJournal Article20180701Purpose: The nicotine derived nitrosamine ketone (NNK) is one of the strongest carcinogens in tobacco that involved in induction of lung cancer by changing the stimulation of tumor associated macrophages. The aim of this study was to effect of swimming training and exposure to nicotine derived nitrosamine ketone (NNK) on the immunohistochemical response of tumor-associated macrophages in wistar rats.<br />Methods: For this purpose, 46 Wistar rats were randomly divided into five groups consist of training, training + NNK, NNK, saline and control. NNK-induced groups received NNK subcutaneously one day per week at a rate of 12/5 mg per kg body weight and the training groups performed submaximal swimming training for 12 weeks. Levels of CD68-Tumor associated macrophages in homogenized lung tissue were measured by immunohistochemistry. To analyze the data; ANOVA and tukey’s test were used at a significance level of p≤0.05.<br />Results: The results showed that immunohistochemical expression of TAM in the training group was significantly lower than the NNK group (P = 0.001) (92%). Immunohistochemical expression of TAM was also significantly lower in the NNK + training group than in the NNK group (P = 0.001) (92%). In addition, the immunohistochemical expression of TAM in the NNK group was significantly higher than the solvent group (P = 0.001) (766%).<br />Conclusion: Generally, it could be confirmed that regular submaximal swimming training plays an important role in inhibition of the effects of lung inflammation induced by NNK via decreased of Tumor associated macrophages activity.<br /><br />هدف: با توجه به تأثیرات مثبت فعالیت بدنی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس )ام.اس( و نقش اینترلوکین 17<br />IL-17( ( در فرآیند دمیلینه شدن سلول های عصبی، هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین یوگا، بر سطوح سرمی ،IL-17<br />درصد چربی بدن و قدرت عضلانی زنان مبتلا به ام.اس است.<br />روش ها: به این منظور، تعداد 16 زن مبتلا به ام.اس )میانگین سن 7/ 7± 8/ 37 سال، قد 4/ 7± 7/ 161 سانتیمتر و وزن<br />70/7±18/2 کیلوگرم( با 4EDSS > انتخاب و به طور تصادفی، به دو گروه تمرینی یوگا ) n=8 ( و کنترل ) n=8 ( تقسیم<br />شدند. گروه تجربی، به مدت 8 هفته ) 3 جلسه در هفته(، در جلسات تمرین یوگا شرکت کرده و گروه کنترل، فعالیت<br />معمول روزانه خود را ادامه داد. نمونههای خونی، 48 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره تمرین جمع آوری شد و برای<br />ارزیابی سطوح سرمی IL-17 ، از کیتهای الایزا استفاده شد. اندازه گیری درصد چربی بدن، از روش بیوالکتریکال ایمپدانس<br />و با دستگاه تحلیل گر ترکیب بدن و قدرت عضلانی با استفاده از نیروسنج دیجیتالی انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری<br />دادهها، از طریق آزمون t مستقل، در سطح معنی داری 05 / p≤0 و با استفاده از نرمافزار SPSS 22 انجام گرفت.<br />نتایج: دادهها نشان داد که سطح IL-17 در گروه تجربی، پس از 8 هفته تمرین، کمتر از پیشآزمون بود ) 001 / ،)p=0<br />ولی تغییرات در گروه کنترل، معنی دار ) 825 / p=0 ( نبود. میزان قدرت عضلانی، در گروه تجربی در پسآزمون، نسبت به<br />پیشآزمون افزایش یافت ) 002 / p=0 (. در میزان درصد چربی بدن آزمودنیها، تغییر معنی داری مشاهده نشد ) 513 / .)p=0<br />نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، هشت هفته تمرین یوگا، ممکن است از طریق کاهش سطوح سرمی ،IL-17<br />نقش مهمی در کمک به بهبود وضعیت بیماران مبتلا به ام.اس داشته باشد.https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98974_fa1a8d918e288f1515b68652a36d3e0c.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622The effect 8 weeks concurrent training on telomere length, telomerase activity and TRF2 in sedentary young menتاثیر تمرین ترکیبی بر طول تلومر، فعالیت تلومراز و TRF2 مردان جوان غیر فعال931059897510.52547/joeppa.12.2.93FAیحیی محمدنژادپناه کندیگروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایرانحسن متین هماییگروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایرانمحمدعلی آذربایجانیگروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایرانJournal Article20180202<br />Purpose: Telomeres and their lengths have always been considered important biomarkers in the process of life. Shortening of telomere length and telomerase activity are strongly correlated with psychological stressors and risk factors, the aim of this study was to examine the effect of 8 weeks resistance- interval training on telomere length and telomerase activity in sedentary young men.<br />Methods: Twenty sedentary young male students were selected and randomly assigned in to two groups of training (N=10) and control group (N=10). The mean age, weight and height of the subjects were: training group (21.9 ± 0.93, 78.38 ± 6.27, and 178.3 ± 48.3 cm, respectively) and control group (22.6 ± 0.33, Year, 72.13 ± 13.9 kg and 97.9 ± 6.21 cm). The protocol was running for eight weeks with three sessions a week. The duration of each training session was 80 minutes, the first part of which included a routine exercise routine on the tape, and the second part was a resistance training which determine for the training group. Blood samples 10 ml from the brachial vein of the subjects was taken half hour before the first training session and 24 hours after last training session. To measure the telomere length from Real time-PCR reaction, the TRAP method was used to measure the activity of telomerase enzyme and the ELISA method was used to measure TRF2. Independent and dependent t-test was used for data analysis and significance level in all tests was considered (P≤0.05).<br />Results: Telomere length, telomerase activity, and TRF2 were significantly increased in the exercise group before and after exercise, but in the control group there was no relationship before and after the measurement. Independent t-test results showed a significant difference between the training and control groups in telomere length (t=3.87, p= 0.022), telomerase activity (t=5.10, p= 0.001), and TRF2 values (t=2.463, p= 0.014).<br />Conclusion: Eight weeks of interval resistance training significantly increased the telomere length and telomerase activity of the subjects. Therefore, it seems that eight weeks of interval resistance training can have a beneficial effect on telomere biology and quality of life. The results indicated the importance of regular exercise activity with control aging and reduced the risk of disease associated with age. Regular exercise activity is also a potent inhibitor for telomeres length, telomerase activity, and Telomere Repeat Binding Factor2 (TRF2) protein expression.هدف: همواره تلومرها و طول آنها، به عنوان بیومارکر های مهم در روند عمر مورد توجه قرار گرفتهاند. کوتاه شدگی طول<br />تلومر و فعالیت تلومراز، با استرسهای روانی و فاکتورهای خطرزا ارتباط تنگاتنگی دارند. لذا این مقاله، در نظر دارد تا به<br />بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی تناوبی بر طول تلومر، فعالیت تلومراز و میزان بیان پروتئین متصل به تلومر<br />مردان جوان غیر فعال بپردازد.<br />روش ها: تعداد 20 مرد جوان غیر فعال، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین ) 10 نفر( و کنترل ) 10 نفر( تقسیم<br />شدند. م انگ ن سن، وزن و قد آزمودنیها، به ترت ب برای گروه تمرین 93 / 0 ± 9/ 21 سال، 27 / 6 ± 35 / 78 کیلوگرم و ی ی ی<br />3/48 ± 178/3 سانتیمتر و برای گروه کنترل 53 / 0 ± 6/ 22 سال، 13 / 9 ± 13 / 72 کیلوگرم و 01 / 6 ± 9/ 180 سانتی متر<br />بود. پروتکل تمرینی به مدت هشت هفته و به صورت سه جلسه در هفته اجرا شد. مدت هر جلسه تمرین، 80 دقیقه بود<br />که بخش اول آن شامل دویدن تناوبی روی نوار گردان و بخش دوم آن تمرین مقاومتی بود که برای گروه تمرین تعیین<br />شد. ن م ساعت قبل از اول ن جلسه تمرین و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، 10 م لی ل تر خون از ورید بازویی ی ی ی ی<br />آزمودنیها گرفته شد. جهت اندازه گیری طول تلومر از واکنش Real time – PCR ، برای سنجش فعالیت آنزیم تلومراز از<br />روش TRAP و برای سنجش TRF2 ، از روش الایزا استفاده شد. برای تجزیه و تحل ل داده ها، از آزمون t )مستقل و وابسته( ی<br />استفاده و سطح معنیداری در همه آزمونها 05 / P≥0 در نظر گرفته شد.<br />نتایج: طول تلومر، فعال ت تلومراز و پروتئین متصل به تلومر در گروه تمرین، قبل و بعد از فعالیت، افزایش معنی داری ی<br />مشاهده شد، اما در گروه کنترل، هیچگونه رابطه ای قبل و بعد از اندازه گیری وجود نداشت. نتایج تی مستقل نشان میدهد<br />که تفاوت معنی داری بین دو گروه تمرین و کنترل در طول تلومر ) 87 / p=0/022 ،t = 3 (، فعال ت تلومراز ) 107 / t = 5 ، ی<br />p=0/001 ( و مقادیر پروتئین متصل به تلومر ) 463 / p=0/014 ،t = 2 ( وجود دارد.<br />نتیجه گیری: هشت هفته تمرین ترکیبی، باعث افزایش معنی دار طول تلومر و افزایش فعالیت تلومراز آزمودنی ها شد.<br />بنابراین، به نظر می رسد که هشت هفته تمرین می تواند تأث ر مطلوبی بر تغییرات زیستی تلومر داشته باشد. نتایج، ی<br />اهمیت فعالیت ورزشی منظم، در کنترل روند پیری و کاهش خطر ابتلا به بیماری های مرتبط با افزایش سن را نشان<br />داد. همچنین، فعالیت ورزشی منظم، یک مداخله گر قوی برای افزایش طول تلومر، فعالیت تلومراز و میزان بیان پروتئین<br />متصل به تلومر می باشد.https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98975_b3aaffe042b8c1495c9c3ccd81e7e34d.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622Effect of eight weeks aerobic training on nitric oxide and apelin levels in women with pre-hypertensionاثر هشت هفته تمرین هوازی متوسط بر فشار خون، سطوح سرمی نیتریک اکساید و آپلین زنان میانسال مبتلا به پیش فشار خونی1071189896610.52547/joeppa.12.2.107FAلیلا حجت الاسلامیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایرانوحید تادیبیدانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران0000-0003-4560-5006ناصر بهپوردانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانJournal Article20180428Purpose: Blood pressure is one of the causes of cardiovascular disease that affects people’s health. The aim of this study was to investigate the effect of eight weeks of moderate aerobic training on blood pressure, nitric oxide and apelin in women with pre-hypertension.<br />Methods: Twenty-four women aged 30-45 years with pre-hypertension (Pressure 139 over 89) were randomly divided in two groups: aerobic and control. Aerobic exercise was three sessions per week. In the first week, the subjects performed a 50% heart rate reserve (HRR) for 30 minutes, and with increasing training intensity in the eighth week, the training lasted 45 minutes and the severity reached 55%. Blood pressure measurement and blood sampling were performed one day before the first and 48 hours after the last exercise. Serum levels of apelin and nitric oxide were measured using commercial kits by ELISA method. Statistical analysis of data was performed using independent and dependent t-test at a significant level p <0.05.<br />Results: After 8 weeks of aerobic activity, Serum levels of apelin and nitric oxide increased significantly in the training group (p <0.05). If the blood pressure level decreased significantly (p <0.05).<br />Conclusion: It seems that 8 weeks of aerobic exercise can reduce blood pressure by increasing Serum levels of nitric oxide and apelin in middle-aged women with pre-hypertension.هدف: فشار خون یکی از عوامل ایجاد بیماری های قلبی عروقی می باشد که سلامت افراد جامعه را تحت تأثیر قرار<br />می دهد. هدف از این مقاله، بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی متوسط بر فشار خون، نیتریک اکساید و آپلین در زنان مبتلا<br />به پیش پرفشاری خون است.<br />روش ها: بیست و چهار زن 30 تا 45 ساله مبتلاء به پیش پرفشاری خون )فشار 139 روی 89 (، به طور تصادفی به دو<br />گروه هوازی و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی سه جلسه در هفته بود. به طوری که در هفته اول، آزمودنی ها به مدت<br />30 دقیقه با 50 درصد ضربان قلب ذخیره دویدند و با گذشت زمان، با افزایش شدت تمرین در هفته هشتم، مدت تمرین<br />45 دقیقه و شدت آن به 55 درصد رسید. اندازه گیری فشار خون و نمونه گیری خون، یک روز پیش از نخستین مرحله و<br />48 ساعت پس از آخرین مرحله تمرین انجام شد. سطوح سرمی آپلین و نیتریک اکساید با استفاده از کیت های تجاری، به<br />روش الایزا اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و وابسته در سطح معناداری<br />p>0/05 صورت گرفت.<br />نتایج: پس از 8 هفته فعالیت هوازی، سطوح سرمی آپلین و نیتریک اکساید در گروه تمرین افزایش معناداری داشتند، در<br />صورتی که فشار خون کاهش معناداری داشت ) 05 / .)P≥0<br />نتیجه گیری: به نظر می رسد، 8 هفته تمرین هوازی متوسط، می تواند با افزایش سطوح سرمی نیتریک اکساید و آپلین<br />باعث کاهش فشار خون زنان میانسال مبتلا به پیش پرفشاری خون شود.https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98966_928f919209ce1ecec98d9ad98a73109a.pdfدانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه شهید بهشتینشریه فیزیولوژی ورزش و فعالیت بدنی2676-371012220190622The ٍeffect of Eight Weeks of Moderate and High Intensity Resistance Training on micro-RNAs Associated with Reverse Cholesterol Transport in Older Wistar ratsتاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید و متوسط برMicroRNA های مرتبط با انتقال معکوس کلسترول در موشهای سالمند نژاد ویستار1191359896810.52547/joeppa.12.2.119FAمهدی طاهری گندمانیگروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانمحمد فرامرزیگروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران0000-0003-3467-7266ابراهیم بنی طالبیگروه علوم ورزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران0000-0002-9943-9747روح الله همتیگروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایرانJournal Article20180315<br />Purpose: Aging is associated with systemic dysfunctions in lipid metabolism and chronic inflammatory state which contribute to atherosclerotic. The purpose of this study was to investigate the effect of moderate and high intensity resistance training on micro-RNAs Associated with reverse cholesterol transport in Wistar elderly rats.<br />Methods: Thirty male Wistar rats (23 months old) were randomly, based on the weight of rats at the start of the study, divided into two experiment and one control group including moderate intensity resistance training (n = 10), high intensity resistance training (n = 10) and the control group (n = 10). Resistance training included 8 weeks of climbing a ladder with high intensity (80% MVCC) and moderate intensity (60% of MVCC) and 5 days a week. After completing training, expression of mir-33 and miR-144 and ABCA1 were measured RT-PCR technique. The statistical analysis was performed using ANOVA test with significance level of (P ≤0.05).<br />Results: There was significance decrease in expression of miR-33a and miR-144 and increase in expression of ABCA1 in both high and moderate resistance groups (P ≤0.05). Also, there was significant difference between the mRNA expression of ABCA1 levels in high and moderate resistance training (P>0.05). However, there was no significant difference expression of miR-33a and miR-144 level between groups.<br />Conclusion: It seems that moderate and high intensity resistance training can cause decrease the expression of miR-33a and miR-144 result to increase in mRNA expression of ABCA1.هدف: سالمندی با اختلالات عمومی در متابولیسم چربی و عوامل التهابی همراه است که به آترواسکروز منجر میشود.<br />هدف از این مقاله، بررسی تاثیر دو نوع تمرین مقاومتی شدید و متوسط بر MicroRNA های مرتبط با انتقال معکوس<br />کلسترول در موش های سالمند است.<br />روش ها: سی سر موش صحرایی نر نژاد ویستار مسن ) 23 ماهه(، به صورت تصادفی براساس وزن موشها در شروع<br />پژوهش در دو گروه تمرینی و یک گروه کنترل، شامل گروه تمرین مقاومتی با شدت متوسط ) n=10 (، تمرین مقاومتی با<br />شدت بالا ) n=10 ( و گروه کنترل ) n=10 ( قرار گرفتند. تمرین مقاومتی، شامل 8 هفته تمرین مقاومتی نردبان با شدت<br />زیاد ) 80 % از MVCC ( و شدت متوسط ) 60 % از MVCC ( و 5 روز در هفته بود. بعد از دوره تمرین بیان miR-33a و<br />miR-144 و بیان پروتئین ABCA1 به روش RT–PCR اندازهگیری شد. تجزیه تحلیل آماری با استفاده از آزمون آنوا با<br />سطح معنی داری ) 05 / P≥0 ( انجام شد.<br />نتایج: نتایج نشان داد، میزان بیان miR-33a و miR-144 دو گروه مقاومتی شدید و مقاومتی متوسط به طور معنیداری،<br />کمتر از گروه کنترل بود و میزان بیان mRNA ژن ABCA1 گروه مقاومتی شدید، پس از هشت هفته تمرین افزایش<br />معنیداری داشت ) 05 / p>0 (. البته تفاوت میزان بیان miR-33a و miR-144 متعاقب تمرین مقاومتی شدید و متوسط<br />معنیدار نبود ) 05 / p<0 (. با این حال، در باره بیان mRNA ژن ABCA1 تفاوت معنی داری در دو گروه مقاومتی شدید و<br />متوسط مشاهده شد.<br />نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرین مقاومتی با شدت متوسط یا شدید می تواند با کاهش بیان miR-33a و miR-144<br />افزایش بیان mRNA ژن ABCA1 در بهبود وضعیت تصلب شرایین افراد سالمند مؤثر واقع شود.https://joeppa.sbu.ac.ir/article_98968_0f310aa635639b78c20392e2e3eec5e5.pdf